جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

قرص قمر

دوست داشتن

شرايط و مراحل طلاق توافقي چيست؟

۱۵ بازديد

توجه به پيچيده شدن شرايط زندگي و گسترش روابط اجتماعي و افزايش مشكلات و ناسازگاري ها بين زوجين، نرخ طلاق در جامعه ايران افزايش پيدا كرده است. از آنجايي كه انجام تشريفات قانوني طلاق با توجه به قانون مدني ممكن است زمان بر باشد و مشكلات عديده روحي و رواني را براي زوجين به خصوص فرزندان آن ها فراهم آورد، بسياري از زوجين، طلاق توافقي را به عنوان راهي آسان و كم هزينه براي انجام اين جدايي انتخاب مي كنند. در اين مطلب به شرايط طلاق توافقي و مراحل طلاق توافقي، درخواست طلاق توافقي از طرف زن و مرد مي پردازيم.

 

 

 

 

 

شرايط طلاق توافقي

شرايط طلاق توافقي

 

موضوع طلاق توافقي همان گونه كه از عبارت آن فهميده مي شود اين است كه زن وشوهر به صورت رضايت و توافق از يك ديگر طلاق مي گيرند. در اين خصوص مسائل فرعي و اصلي در رابطه با ازدواج آن ها وجود دارد كه قبل از صدور حكم طلاق توافقي، بايد با يك ديگر به نحوي سازش و مصالحه نمايند.

 

مسائل متعددي كه در مدت روابط زناشويي و عقد ازدواج بين زوجين وجود دارد عبارتست از:

 

مطالبه مهريه توسط زن

نفقه ايام عده

اجرت المثل

نحوه ي نگه داري (حضانت) فرزندان و همچنين نفقه نگهداري فرزندان

در طلاق توافقي، زن و شوهر مي بايست در موارد فوق، جهت حل وفصل آن ها با يكديگر توافق كنند و شرايط طلاق توافقي را بپذيرند. به عنوان مثال مهريه را خانم به شوهر مي بخشد يا به مقدار اندك راضي مي شود و يا در مورد نفقه به چه مقدار با هم توافق مي كنند و همچنين در مورد اجرت المثل و مقدار آن، و نحوه ي اخذ آن از شوهر با يكديگر توافق مي كنند. درخصوص نحوه ي نگهداري و حضانت فرزندان نيز با هم بايد توافق كنند. اين كه فرزندان صغير (زير 18 سال) توسط مادر نگهداري شود يا نزد پدر مي ماند.

 

 

 

چرا طلاق توافقي؟

موضوع گرفتن طلاق توافقي از نظر سپري شدن وقت و زمان كمتر و همچنين نسبت به ساير مسايل هاي عاطفي و اخلاقي موجود بين روابط زوجين و فرزندان آن ها، از بقيه عنوان هاي طلاق مانند طلاق يك طرفه توسط شوهر يا به صورت استثنايي طلاق توسط زن آسان تر و داراي اثرات سوء رواني كمتري است. چه بسا اگر زن وشوهر در مورد مسائل ذكر شده با يكديگر توافق داشته باشند، در عرض 3 ماه طلاق بين آنها انجام مي گيرد.

 

 

 

شرايط طلاق توافقي از طرف مرد

اما در مورد ديگر انواع طلاق شرايط به دين گونه نيست. مثلا در طلاق به درخواست زوج، عملا رسيدگي آن در دادگاه خانواده از تشريفات گوناگون و زمان بري برخوردار است. به عنوان مثال وقتي طلاق صرفا به درخواست زوج باشد، موضوع پرداخت دقيق مهريه، نفقه، اجرت المثل و پرداخت نفقه ايام عده و همچنين نصف دارايي ايام ازدواج طبق بند1 عقد نامه و حضانت فرزندان در صورت وجود مورد رسيدگي قضايي قرار مي گيرد. بدين ترتيب كه دادگاه در مقام رسيدگي، چون طرفين در موضوعات ذكر شده تراضي ندارند، موضوع را به كارشناسي و تحقيقات محلي و عندالزوم به گواهي گواهان معطوف مي دارد، كه عملا انجام تشريفات فوق مستلزم گذشت زمان طولاني و هزينه هاي دادرسي و صدور راي در موضوعات مذكور است. از اين حيث شرايط طلاق توافقي بر طلاق يك جانبه زوج مزيت دارد. علاوه بر اين كه از نظر رواني و عاطفي نيز در طلاق يكطرفه، طرفين با نارضايتي و كدورت با يك ديگر برخورد مي كنند كه مي تواند تاثيرات نامطلوبي بر روح وروان آن ها و مهم تر ازهمه بر فرزندان آن ها داشته باشد.

 

 

 

شرايط طلاق توافقي از طرف زن

همچنين در مورد درخواست طلاق توافقي از طرف زن و طلاق يك جانبه توسط زوجه كه در موارد خاص انجام مي گيرد نيز مستلزم انجام تشريفات ويژه است. به عنوان مثال طبق قانون در صورتي كه شوهر معتاد باشد يا بالاي 5 سال حبس داشته باشد و يا مجهول المكان باشد و يا اين كه موضوع عسر و حرج در ادامه زندگي براي زوجه به وجود آيد، زوجه بايد آن ها را در دادگاه اثبات كند.در نتيجه  انجام و اثبات شرايط فوق الذكر، مستلزم رسيدگي هاي مفصل  قضايي است و صرفا به ادعاي زوجه توجه نمي شود. و چه بسا شرايط هاي مورد ادعاي زوجه براي طلاق يك جانبه خود، تمام و كمال صورت نگيرد. در نتيجه، درخواست طلاق از طرف زن امكان پذير نيست و حكم طلاق نيز صادر نمي شود.

 

پس ملاحظه مي شود كه از نظر سپري شدن وقت و زمان طولاني و همچنين چون زوجه به عنوان درخواست كننده طلاق  به صورت يك جانبه و شخصي وارد عمل شده است، موجب ايجاد كدورت دائمي بين ايشان و فرزندان آن ها  مي گردد كه ناخوشايند است. لكن طلاق توافقي مشكلات فوق الذكر را ندارد.

 

 

 

مراحل طلاق توافقي

مراحل طلاق توافقي

 

در صورتي كه زوجين در مورد مسايل مالي و غير مالي حاكم بر روابط خود كه به واسطه عقد ازدواج بين آن ها به وجود آمده، مانند مقدار مهريه و نفقه و نحوه ي پرداخت آن و همچنين در خصوص پرداخت مخارج فرزندان تا سن 18 سال وحضانت آن ها – نفقه ايام عده (3 ماه و ده روز) و نحوه ي پرداخت آن به زوجه و اجرت المثل زوجه، در خارج از دادگاه توافق كرده باشند مي توانند دادخواست طلاق توافقي را به دادگاه ارايه دهند. 

 

 به وبسايت وكيل فريبرز احمري مراجعه كنيد. https://fariborzahmari.ir/

 

مراحل درخواست طلاق توافقي

ثبت دادخواست طلاق

در صورت تحقق عملي موارد فوق، زوجين بايد به يكي از دفاتر خدمات قضايي قوه قضاييه مراجعه و دادخواست طلاق توافقي را در آن جا ثبت كنند و پس از دريافت پيامك بايد به شعبه مربوطه دادگاه خانواده مراجعه نمايند.

 

بيشتر بدانيم : نمونه دادخواست طلاق توافقي

 

مشاوره جهت صلح و سازش

از مراحل طلاق توافقي بعدي پس از تشكيل پرونده، دادگاه حقوقي بدوي، ابتدا طرفين را دعوت به صلح و سازش مي نمايد. به موازات اين اقدام، آن ها را به سازمان بهزيستي معرفي مي كند تا مورد مشاوره  و راهنمايي جهت صلح و سازش براي ادامه زندگي قرار گيرند.

 

معرفي زن به پزشكي قانوني

يكي ديگر از مراحل درخواست طلاق توافقي مراجعه زن به پزشك قانوني است. زمان دادگاه زوجه را به پزشكي قانوني معرفي مي كند تا در صورت احتمال وجود حمل در زوجه، مراتب توسط پزشكي قانوني به دادگاه گزارش داده شود.

 

توافقات مالي و غير مالي (مهريه، حضانت و …)

حضانت فرزند بعد از طلاق توافقي

 

در مراحل طلاق توافقي در صورت عدم توفيق در برقراري صلح وسازش بين زوجين توسط دادگاه، توافقات مالي و غير مالي بين زوجين مانند: ميزان مهريه و نحوه پرداخت آن، تعين تكليف حضانت فرزندان، مقدار نفقه زوجه و فرزندان و نيز نحوه ي پرداخت آن و همچنين مقدار اجرت المثل و اين كه به چه نحوي بايد به زوجه پرداخت گردد توسط دادگاه صورت جلسه مي شود و به امضاي زوجين مي رسد.

 

اعلام كتبي عدم سازش

سپس زوجين با معرفي داوران به دادگاه، ودر صورت عدم توفيق آن ها در برقراري صلح وسازش  بين زوجين، داوران مي بايست  مراتب كتبي عدم برقراري صلح و سازش  بين ايشان را به دادگاه اعلام نمايند.

 

صدور راي دادگاه

در اين صورت، دادگاه رسيدگي كننده به پرونده نسبت به صدور حكم طلاق توافقي با لحاظ  قرار دادن موارد فوق، اقدام مي كند و ظرف يك هفته الي 10 روز راي طلاق به زوجين ابلاغ مي گردد. در صورت عدم اعتراض زوجين به راي صادر شده در قالب تجديد نظر خواهي، مراحل طلاق توافقي به پايان مي‌رشد و حكم صادر شده از سوي دادگاه خانواده قطعي مي گردد.

 

طلاق توافقي در دفترخانه

مراحل طلاق توافقي در دفترخانه بدين گونه است كه پس ازگذراندن صدور راي قطعي طلاق توافقي  توسط  دادگاه كه به صورت گواهي عدم امكان سازش صادر مي شود، زوجين مي توانند با در دست داشتن راي مذكور تا 3 ماه به يكي از دفتر خانه هاي طلاق مراجعه نمايند. با داشتن و حضور دو شاهد، صيغه طلاق بين آن ها خوانده مي شود و طلاق بين آن ها صورت مي گيرد. پس از آن زوجه بايد مدت يك ماه و سه روز عده نگه دارد كه نگه داشتن مدت عده براي زنان ياۀسه لازم نيست.

 

در صورت تعلل هر يك از طرفين در مدت مذكور جهت حضور در دفترخانه براي انجام طلاق، طرف مقابل مي تواند از طريق اجراي احكام دادگاه صادر كننده حكم طلاق توافقي نسبت به اجراي حكم طلاق اقدام نمايد.

 

 

 

شرايط طلاق توافقي در دوران نامزدي

در دوران عقد ممكن است مسائل و مشكلاتي ايجاد شود كه طرفين تصميم به جدايي بگيرند. زماني كه هنوز هيچ نزديكي بين زن و شوهر اتفاق نيفتاده و زوجه باكره است، شرايط طلاق توافقي در دوران نامزدي امكان پذير است و شرايط طلاق و مهريه‌اي كه به زن تعلق مي‌گيرد كمي متفاوت است.

طلاق توافقي نوعي از طلاق است كه در آن زوجين به دليل غير قابل تحمل شدن ادامه زندگي مشترك، خواهان جدايي هستند و قبل از طلاق بر سر مسائل مختلف پيرامون ازدواج مانند مهريه، نفقه و يا حضانت فرزندان به توافق مي‌رسند.

در طلاق توافقي در دوران نامزدي و عقد، طرفين هنوز زير يك سقف زندگي نمي‌كنند و فرزندي هم ندارند كه در مورد او تصميم‌گيري كنند. يكي از شرايط طلاق توافقي در دوران نامزدي اين است كه طرفين بايد در مورد آن به توافق برسند مهريه است. اگر زوجه به هنگام طلاق باكره باشد تنها نيمي از مهريه به او تعلق مي‌گيرد. در برخي موارد به موجب توافق طرفين براي طلاق، زن از بخشي از نصف مهريه يا از تمام آن مي‌گذرد.

اگر درخواست طلاق توافقي از طرف زن باشد تنها در صورتي مي‌تواند از همسر خود جدا شود كه يكي از شروط دوازده گانه ضمن عقد وجود داشته باشد. علاوه بر اين مرد بايد حتما در زمان جاري شدن عقد اين شروط را امضا كرده باشد.

يكي از مسائل مهم كه در طلاق توافقي در زمان عقد مطرح است اين است كه در اين نوع طلاق زوج پس از طلاق حق رجوع به زوجه را ندارد زيرا طلاق بائن است. در نتيجه اگر طرفين مجدد تصميم به زندگي مشترك داشته باشند بايد دوباره عقد بين آن‌ها جاري شود.

 

 

 

مراحل طلاق توافقي در دوران نامزدي

از شرايط و مراحل درخواست طلاق توافقي در دوران نامزدي، عدم مقاربت زوجين است. مراحل طلاق توافقي براي طلاق توافقي در دوران نامزدي بعد از ثبت در خواست طلاق توافقي در دفترخانه، عدم مقاربت زوجين توسط دادگاه بررسي مي‌شود. زن و شوهر براي اثبات عدم نزديكي بايد به پزشكي قانوني مراجعه كنند تا با معاينه، نظر پزشكي قانوني را دريافت كنند و آن را در اختيار دادگاه قرار دهند.

مراحل طلاق توافقي در دادگاه هاي تهران زوجين براي اثبات عدم مقاربت به پزشكي قانوني ارجاع مي‌شوند اما در برخي از شهرستان‌ها اقرار زوجين به اين امر كافي است.

 

 

مدارك مورد نياز براي طلاق

زوجين براي اينكه بتوانند طلاق بگيرند بايد مدارك زير را ارائه كنند:

 

اصل عقدنامه يا رونوشت آن

اصل شناسنامه و كپي كارت ملي زوجين

گواهي بكارت از پزشكي قانوني

توافق نامه مبني بر توافق زوجين بر سر مهريه

علاوه بر اين خوب است بدانيد كه اگر طلاق توافقي نباشد و حق طلاق با زن باشد او براي طلاق بايد وكالت نامه محضري طلاق ارائه كند.

يكي از شرايط طلاق توافقي اين است كه در مراحل طلاق توافقي صورتيكه زوجين در دوران نامزدي طلاق بگيرند و زوجه باكره باشد، آن‌ها پس از ثبت طلاق با مراجعه به اداره ثبت احوال مي توانند براي دريافت شناسنامه جديدي كه نام همسر سابق در آن درج نشده باشد تقاضا دهند.

طلاق در دوران عقد ممكن است مساله بسيار سختي باشد كه فشار روحي زيادي به طرفين وارد سازد. در همين راستا براي كاهش فشار روحي و تسهيل كار مي‌توانيد از يك بهترين وكيل طلاق توافقي در تهران كمك بگيريد. با داشتن وكيل ديگر نيازي به حضور شما در مراحل طلاق توافقي و طلاق نيست و در نتيجه مجبور به ديدار همسر سابقتان نيستيد.

علاوه بر اين يك مشاوره حقوقي قبل از طلاق و مشورت با يك وكيل خوب مي‌تواند به شما كمك كند تا در جريان طلاق توافقي حقوقتان تضييع نشود و با كمترين مشكل از همسر خود جدا شويد.براي اين منظور ميتوانيد به وبسايت حقوقي دادكوشا http://www.dadkoosha.ir/

نحوه گرفتن طلاق توسط زن

۷ بازديد


مقررات طلاق به طور كلي
شروع مراحل درخواست طلاق از طرف زن و توصيه وكيل
علل عمده و مهمترين موضوعاتي كه زن به استناد آنها مي تواند طلاق بگيرد
دلايل و شرايط طلاق به درخواست زوجه (زن)
مدت زمان طلاق از طرف زوجه
شرايط طلاق به درخواست زوجه باكره
دادخواست طلاق از طرف زن و مهريه
طلاق به تقاضاي زوجه و حضانت فرزندان
در اين متن به شرايط طلاق به درخواست زوجه مي پردازيم اما در ابتدا دو مقدمه تقديم مي شود.

مقدمه اول در مورد مقررات طلاق به طور كلي
در كشور ما و مقررات فقهي، طلاق را در اختيار مرد قرار داده است و شوهر مي تواند با شرايط طلاق زوجه كه در قانون آمده است- يعني پرداخت حقوق مالي زوجه و طي مراحل قانوني طلاق– دادخواست طلاق از مرد داده و به رغم مخالفت زوجه او را طلاق بدهد. اما بر عكس آن، زوجه براي گرفتن طلاق بدون رضايت شوهر راهي سخت و دشوار در پيش دارد. در اين مطلب به مراحل طلاق به درخواست زن پرداخته مي شود.

نكته: طلاق ايرانيان غير شيعه بر طبق دين و مذهب خود آنها است

مقدمه دوم در مورد شروع مراحل درخواست طلاق از طرف زن و توصيه وكيل
بي ترديد سخت ترين و مهم ترين پرونده خانوادگي در دستگاه قضا، درخواست طلاق از طرف زن و يا به عبارت ديگر مراحل طلاق از سوي زوجه است. مي دانيم كه بر طبق قانون مدني و مقررات فقهي، طلاق در اختيار مرد است و زن تنها با داشتن دليل موجه و اثبات آن مي تواند از دادگاه تقاضاي طلاق كند مگر اين كه طلاق توافقي باشد يا زن وكالت در طلاق (حق طلاق) داشته باشد كه از بحث ما خارج است.

به عنوان وكيل كه سال ها تجربه در دعاوي خانوادگي دارد توصيه اكيد مي شود كه درخواست طلاق از طرف زن را بدون وكيل شروع نكنيد چون مراحل طلاق و ارائه دلايل طلاق در اين موضوع شرايط خاص خود را دارد و يا لااقل در اين خصوص قبل از هر اقدامي با وكيل مجرب طلاق مشورت كنيد. شايد لازم باشد قبل از تقديم دادخواست طلاق به دادگاه خانواده، دادخواست مرتبط ديگري به عنوان مقدمه ثبت شود و تا حصول نتيجه آن، ثبت دادخواست طلاق به تعويق افتد. پرونده طلاق از جانب زن نياز بسيار به داشتن اطلاعات كافي در خصوص رويه دادگاه هاي خانواده، تجديد نظر و ديوان عالي كشور دارد، ارائه ادله محكمه پسند بسيار مهم است. اگر در پرونده ديگري نمي خواهيد وكيل داشته باشيد، وكالت اين پرونده را به وكيل خانواده متخصص واگذار كنيد. تا دچار باخت در پرونده ، اتلاف وقت، انرژي و سرخوردگي نشويد.

براي شروع و ثبت مراحل طلاق زوجه بايستي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي شروع كرد. در ابتدا دادخواست در دفاتر الكترونيك قضايي ثبت مي شود و سپس به دادگاه خانواده فرستاده و ارجاع مي شود.

طلاق از طرف زن - مراحل طلاقمراحل طلاق از كجا شروع مي شود؟
اگر طلاق توافقي نيست و اگر وكالت در طلاق(حق طلاق) از همسر نداريد ناچاريد دادخواست طلاق از طرف زوجه تقديم دادگاه خانواده كنيد. زوجه هم مي تواند در دادگاه خانواده شهري كه هم اكنون ساكن است دادخواست بدهد و هم در دادگاه خانواده محل اقامت شوهر.

مطلب مرتبط : اثبات نسب
خوب است بدانيد كه طلاق از طرف زن، پرونده اي است كه مراحل طلاق آن ۳ مرحله مي باشد

با اين توضيح كه طرفين (زن و شوهر) مي توانند در صورتي كه حكم دادگاه اول (بدوي) به ضرر آن ها باشد نسبت به آن در فرجه ۲۰ روزه تجديد نظر خواهي كنند. بديهي است كه پرونده پس از تبادل لوايح به دادگاه تجديد نظر استان فرستاده مي شود و در ادامه پس از صدور راي توسط شعبه دادگاه تجديد نظر –كه غالبا بدون حضور زوجين و تشكيل جلسه مي باشد- در مهلت ۲۰ روزه هر كدام از طرفين كه راي به ضرر او باشد مي تواند فرجام خواهي كند. در اين صورت پرونده به ديوان عالي كشور ارسال مي گردد.

باز هم اين همه كار نيست چه بسا كه ديوان از راي دادگاه تجديد نظر نقص بگيرد و يا نقض كند و مجددا پرونده به دادگاه تجديد نظر اعاده شود كه در اين صورت پس از صدور حكم مجدد از سوي شعبه دادگاه تجديد نظر باز هم امكان فرجام خواهي مجدد مهيا است …

اين مطالب از اين رو گفته شد كه پرونده طلاق در صورت مقاوت زوجين، پرونده اي طولاني است و صبر بسيار مي طلبد و اصلا ماهيت آن با عجله سازگار نيست مگر اين كه طلاق غيابي باشد و زوج در دادگاه حضور نيابد و يا اعتراض نكند كه زمان كمتري به طول مي انجامد.

دلايل و شرايط طلاق به درخواست زوجه (زن)
اثبات يكي از شرط هاي مندرج در سند ازدواج. مي توانيد سند نكاحيه خود را مطالعه كنيد ۱۲ شرط در آن به صورت چاپي گنجانده شده است سپس با وكيل مجرب مشاوره حقوقي كنيد تا مشخص گردد كداميك از آنها مناسب شرايط شما براي درخواست طلاق است.

اثبات عسر و حرج زن هم از ديگر دلايل طلاق به استناد ماده ۱۱۳۰ قانون مدني است. عسر و حرج يعني به وجود آمدن وضعيتي كه ادامه زندگي را براي زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشكل باشد.

علل عمده و مهمترين موضوعاتي كه زن به استناد آنها مي تواند طلاق بگيرد به شرح ذيل است:
اعتياد مضر شوهر
نپرداختن نفقه حداقل به مدت ۶ ماه
مريضي سخت علاج شوهر
امراض مقاربتي شوهر
بچه دار نشدن زوج
ترك زندگي توسط زوج
ازدواج مجدد بدون رضايت همسر اول
محكوميت شوهر به زندان بالاي ۵ سال يا ارتكاب به جرايمي كه بر خلاف شان زوجه است
سورفتار و سو معاشرت ( ضرب و جرح، توهين،… )
عدم تهيه مسكن براي مدت غير متعارف
اثبات خيانت همسر در دادگاه
با شرايطي كراهت شديد زوجه همراه با بذل كل مهريه
بلاتكليف رها كردن زوجه
نداشتن رابطه جنسي براي مدت غير متعارف
مشكلات زناشويي ناشي از عيوب مرد
رابطه جنسي غير متعارف
با شرايطي دوري طولاني زوجين از همديگر

مدت زمان طلاق از طرف زوجه
بر طبق قانون طلاق و آيين دادرسي مدني، طلاق پرونده اي است كه با اعتراض هر كدام از زوجين ۳ دادگاه را طي مي كند. دادگاه بدوي، دادگاه تجديد نظر استان مربوطه، ديوان عالي كشور. در فرض اينكه پرونده با اعتراض، هر سه دادگاه را پشت سر بگذارد حدود يكسال طول خواهد كشيد. مگر اينكه يكي از طرفين اعتراض نكند.

مطلب مرتبط : مطالبه مهريه ( ازدواج دائم يا موقت) از طريق دادگاه يا اداره اجراي ثبت و مراحل آن
شرايط طلاق به درخواست زوجه باكره
بر خلاف عقد نكاح زوجه باكره كه مستلزم اجازه پدر و يا جد پدري است در طلاق اينگونه نيست. و از شرايط طلاق به درخواست زوجه باكره قانونا رضايت پدر نيست. اگر چه كه عرف و شرايط خانوادگي ممكن است داوري ديگري داشته باشد.
مهريه زوجه باكره در هنگام طلاق نصف مي شود.
اگر باكره ماندن زوجه ، به دليل عدم شروع زندگي مشترك و عدم تمايل زوج و يا هر دليل منتسب به زوج باشد يا شرايطي امكان اخذ راي طلاق از دادگاه وجود دارد.
طلاق يك طرفه به درخواست زوجه باكره ، با توجه به اينكه زندگي مشترك آغاز نشده است خاصه وقتي كه زوجه به حق حبس استناد نمايد. كمي دشوار است توجه كنيم حتما در اين خصوص با وكيل خانواده گروه وكلاي پارساي مشاوره نماييد موضوع بسيار تخصصي است . در بعضي پرونده ها مثل طلاق ، در بيشتر موارد لازم است كه از راه هاي ديگري در ابتدا مثل مطالبه نفقه معوقه يا الزام به تهيه مسكن متناسب شان زوجه ، مطالبه مهريه و … اقدام شود
دادخواست طلاق از طرف زن و مهريه
سوال مي شود كه اگر زن متقاضي طلاق باشد تكليف مهريه چه خواهد شد؟ اين سوال بحث مفصلي دارد اما اجمالا اينكه اگر زوجه بتواند يكي از شروط مندرج در سند ازدواج را ثابت كند وكيل شوهر در طلاق و قبول بذل مي شود و اختيار به دست خود اوست كه به وكالت از شوهر چه مقدار از مهريه اي را قبول بذل و تعيين كند و اگر بتواند از طريق عسر و حرج دادگاه را مجاب كند كه زوج را اجبار به طلاق كند ميزان مهريه اي كه بذل خواهد شد بسته به نظر قاضي و خود زوجه دارد

طلاق به تقاضاي زوجه و حضانت فرزندان
قانون طلاق مقررات مربوط به قانون مدني و قانون حمايت خانواده است. برطبق ماده ۲۹ قانون حمايت از خانواده در پرونده طلاق ، اگر قبلا تكليف حضانت فرزندان مشخص نشده باشد مي بايستي در ضمن حكم طلاق نسبت به آن اظهار نظر قضايي شود. حسب قانون ، حضانت(نگهداري) فرزندان تا پايان ۷ سالگي با مادر است و بعد از آن با پدر است. ۹ سال براي دختران و ۱۵ سال براي پسران است. بعد از سنين مذكور حضانت ديگر از نظر قانون موضوعيت ندارد. و انتخاب با فرزندان است. اما در اعطاي حضانت قاضي بايستي مصلحت فرزندان را رعايت كند به اين معني كه مهم نيست بچه چند سال دارد و حضانت او بر طبق قانون با كيست، مهم آن است كه قاضي تشخيص بدهد براي كودك بهتر است كه نزد كدام يك از والدين باشد.

براي كسب اطلاعات در مورد طلاق به وبسايت وكيل فريبرز احمري مراجعه كنيد

 

قانون اصلاح قوانين و مقررات مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران

۲ بازديد

‌ماده 1 ‌قانون اصلاح قوانين و مقررات مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران

به منظور تعيين، تدوين و نشر استانداردهاي ملي (‌رسمي) و نظارت بر اجراي
آنها و همچنين انجام تحقيقات مربوط، مؤسسه استاندارد و‌تحقيقات صنعتي ايران كه در
اين قانون اختصاراً مؤسسه ناميده مي‌شود به موجب مواد بعدي اين قانون انجام وظيفه
خواهد نمود.

قانون راجع به بدهي واردين به مهمانخانه‌ها و پانسيونها

۵ بازديد

قانون راجع به بدهي واردين به مهمانخانه‌ها و پانسيونها 

مصوب 1 شهريور ماه 1312

 

ماده اول ـ صاحبان مهمانخانه و پانسيون و جاهاي مانند آن حق دارند مادام كه وارد يا مسافر بدهي‌خود را از بابت كرايه  منزل و قيمت غذا و ساير چيزهايي كه مصرف كرده‌اند نپردازد از خروج اشياء و اثاثيه متعلق به او معادل بدهي او جلوگيري كرده و در شهرها از مامورين نظميه و در خارج از شهرها از مامورين امنيه توقيف اشياء مذكور را تقاضا كنند.

 

هرگاه معلوم شود كه اشخاص فوق  بدون حق مانع خروج اسباب يا اثاثيه شده و يا توقيف آن راتقاضا كرده‌اند علاوه بر جبران خسارات مالي مسافر يا وارد به جزاي نقدي از پنجاه تا هزار ريال‌محكوم خواهند شد.

 

تبصره ـ حق استفاده از اين ماده مخصوص كساني است كه قبلا كرايه منزل و قيمت غذا و غيره رااعلان و در محلي كه هر وارد بتواند آن را ببيند الصاق  كرده باشند.

 

ماده دوم ـ هر كس در مهمانخانه يا رستوران و جاهاي مانند آن وارد شده و پس از بيتوته يا صرف ‌غذا و غيره به استناد نداشتن مالي از تاديه كرايه منزل يا قيمت چيزهايي كه مصرف كرده خودداري ‌نمايد علاوه بر محكوميت حقوقي به حبس تاديبي از 8 روز تا 15 روز محكوم خواهد شد.

اصل‏ 172 قانون اساسي

۶ بازديد

اصل‏ يكصد و هفتاد و دوم قانون اساسي

براي‏ رسيدگي‏ به‏ جرايم‏ مربوط به‏ وظايف‏ خاص‏ نظامي‏ يا انتظامي‏ اعضاء ارتش‏، ژاندارمري‏، شهرباني‏ و سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏
اسلامي‏، محاكم‏ نظامي‏ مطابق‏ قانون‏ تشكيل‏ مي‏ گردد، ولي‏ به‏ جرايم‏ عمومي‏ آنان‏ يا جرايمي‏ كه‏ در مقام‏ ضابط دادگستري‏ مرتكب‏ شوند در محاكم‏ عمومي‏ رسيدگي‏ مي‏ شود.

دادستاني‏ و دادگاه‏ هاي‏ نظامي‏، بخشي‏ از قوه‏ قضائيه‏ كشور و مشمول‏ اصول‏ مربوط به‏ اين‏ قوه‏ هستند.

نكات مهم در انتخاب وكيل ملكي

۲ بازديد





من در اين مقاله براي هريك از موضوعات مطرح شده در دعاوي ملكي، راهكارها و ترفندهاي قانوني بروز و كاربردي را با زباني ساده مطرح كرده ام كه عملاً با خواندن آن ها نياز شما حتي به بهترين وكيل ملكي تهران و مشاوره حقوقي ملكي نيز به حداقل خواهد رسيد.
علي رغم آن كه معمولاً افراد براي خريد و فروش املاك و مستغلات بسيار سنجيده عمل مي كنند و دقت و توجه بسياري را مبذول مي دارند اما تجربه من در دادكوشا نشان ميدهد كه در بسياري از معاملات ملكي همه چيز طبق روال پيش نرفته و ممكن است يكي يا هر دو طرف معامله به تعهدات خود عمل نكند و معامله با مشكل رو به رو شود. به چنين اختلافاتي ميان افراد دعاوي ملكي گفته مي شود كه در دسته بندي هاي مختلفي تقسيم بندي مي شوند.
به خاطر داشته باشيد كه وكيل در تهران زياد است اما قول مي دهم تعداد وكيل ملكي خوب در تهران شايد از تعداد انگشتان دست هم كمتر باشد. بنابراين پيش از عقد قرارداد دقت كنيد كه وكيل مورد نظر حاضر است چه مقدار از اطلاعات خود را و با چه كيفيتي در اختيار شما قرار دهد.

آشنايي با دعاوي ملكي و انواع آندر ابتدا لازم مي دانم كه انواع دعاوي ملكي را به شما معرفي كنم. دعاوي ملكي داراي دسته بندي هاي مختلفي بوده و شامل موضوعاتي مثل، الزام به تنظيم نمودن سند، الزام به گرفتن پايان كار و … مي باشد.
انواع دعاوي ملكي عبارتند از:
حقوقي: دعاوي ملكي حقوقي يكي از انواع مختلف دعاوي ملكي است. برخي از مهم ترين موارد اين دعاوي عبارتند از:– در رابطه با الزام به تنظيم سند رسمي– در رابطه با سندهاي ضمانتي– فسخ كردن قراردادهايي كه از نظر قانون داراي نقص هستند.– درخواست مطالبه اجرت المثل– دعاوي مرتبط با مطالبه سرقفلي
گفتني است تمامي دعاوي حقوقي مرتبط با سهل انگاري يا عدم شناخت قانون صورت گرفته و در آن ها بحث ارتكاب به جرم مطرح نمي باشد.
ثبتي: ماهيت دعاوي ملكي ثبتي مرتبط با فعاليت هاي حوزه ثبت اسناد است. پرونده هاي زيادي در اين خصوص در دادگاه ها مطرح مي شود كه بنده در اين جا بايد به برخي از آن ها اشاره كنم:– افراز ملك– پرونده هاي مرتبط با باطل شدن سند مالكيت معارض– اجراي ثبت– باطل شدن سند رسمي
معمولاً اين مشكلات بعد از خريد يا انتقال سند و يا در هنگام خريد به وجود مي آيد. در مواقع زيادي دعاوي ملكي ثبتي به دلايلي مثل شتاب زدگي مالك و سهل انگاري او براي خريد و فروش ايجاد مي شود كه خسارت ها و مشكلات زيادي را براي طرفين بوجود مي آورد.
 كيفري: ماهيت اين گونه دعاوي مرتبط با انجام جرم است و بحث هايي مثل سهل انگاري، عدم شناخت قانون، اشتباهات سهوي و .. در دعاوي ملكي كيفري دخيل نمي باشد. در حقيقت، هنگامي كه افراد در زمينه مسكن مرتكب جرمي مي شوند، اين پرونده ها با شكايت شاكيان خصوصي يا شكايت مدعي العموم شكل مي گيرد. بيشتر دعاوي كيفري مربوط به كلاهبرداري و سودجويي مجرمان است.برخي از مواردي كه شامل دعاوي ملكي كيفري مي شود عبارتند از:
– خيانت در امانت– فروش غيرقانوني مال به يك يا چند نفر ديگر– جعل نمودن اسناد به منظور كلاهبرداري و فريب ديگران– تغيير دادن كاربري اراضي كشاورزي بدون گرفتن مجوز از دستگاه هاي مربوط– استفاده از سند جعلي در هنگام معاملات ملكي– انتقال منافع ملك ديگران به خود يا افراد ديگر– ارتكاب فساد در حوزه معاملات دولتي
شكل گيري دعاوي الزام به تنظيم سند رسميدعاوي الزام به تنظيم سند رسمي زماني ايجاد مي شوند كه فروشنده تعهد نمايد كه در موعد مقرر در دفترخانه اسناد رسمي حاضر شده و سند ملك را به نام خريدار بزند. ولي به دلايل مختلفي مثل بالا رفتن قيمت ملك يا ناتواني در پرداخت اقساط ملك (براي آزاد نمودن سند از رهن بانك) در دفترخانه حاضر نشده و سند انتقال نمي يابد. در اين مواقع خريدار ملك، مجبور مي شود عليه فروشنده، دادخواست و دعوي الزام به تنظيم سند رسمي را مطرح نمايد.
از موارد الزام به تنظيم سند رسمي مي توان به؛ الزام به تنظيم سند رسمي ملك مشاع، الزام به تنظيم سند رسمي بيع، الزام به تنظيم سند رسمي عليه ورثه و … اشاره كرد.
الزام فروشنده به تنظيم سند رسميموضوعي است كه بسياري از كاربران دادكوشا در مشاوره هاي حضوري و تلفني از بنده مي پرسند. خريدار بايستي در زمان معامله مطمئن باشد كه ملك خريداري شده توقيفي يا در رهن بانك نباشد. چرا كه در اين حالت دادگاه نمي تواند رأي به تنظيم سند بدهد.
خريدار بايستي در اين زمان همزمان با الزام فروشنده به تنظيم سند، درخواست فك رهن نمايد. حال اگر دادگاه به نفع وي رأي صادر نمايد، دادگاه نماينده اش را براي تنظيم نمودن سند به همراه خريدار به دفترخانه مي فرستد.
چنانچه پس از معامله ملك و قبل از تنظيم نمودن سند، فروشنده فوت نمايد، خريدار بايستي اين دعواي خود را عليه وراث ملك مطرح نمايد. اگر هم وراث از تنظيم نمودن سند خودداري نمايند، دادگاه براي اين كار نماينده اش را به همراه خريدار به دفترخانه اسناد رسمي مي فرستد.
دادخواست الزام به تنظيم سند رسمي توسط وكيلخيلي از كاربران دادكوشا از من سؤال مي كنند كه الزام به تنظيم سند رسمي توسط يك وكيل ملكي در تهران چه مزايايي مي تواند داشته باشد؟من در ادامه به برخي از مزاياي الزام به تنظيم سند رسمي توسط وكيل اشاره مي كنم:
با وجود وكيل ملكي، نيازي نيست كه خريدار در دادگاه حضور يابد.وكيل ملكي مي تواند همه خسارت هاي ذكر شده در قرارداد را از فروشنده مطالبه نمايد.اگر ملك در رهن بانك باشد، وكيل متخصص دعاوي ملكي مي تواند از فروشنده فك رهنش را بخواهد.مدت زماني كه طول مي كشد سند به نام خريدار انتقال يابد، كمتر مي شود.در صورتي كه فروشنده حاضر نشود كه سند را به نام خريدار انتقال بدهد، وكيل مي تواند با يك مأمور از دادگاه، براي تنظيم نمودن سند اقدام كند.دوست عزيز دقت داشته باشيد كه موارد بالا در صورتي صادق خواهد بود، كه وكيل مورد نظر شما در زمينه دعاوي ملكي يك متخصص باشد كه ما در دادكوشا از اين جهت حرف هاي زيادي براي گفتن داريم. باز هم تأكيد ميكنم، وكيل ملكي در تهران و در تمام شهرهاي بزرگ كه حجم فعاليت هاي ساختماني در آن ها زياد است مي تواند نقش كليدي را در جلوگيري از خسارت هاي مالي سنگين ايفا كند.
مدارك لازم جهت تنظيم دادخواست الزام به تنظيم سند رسميمدارك مورد نياز جهت تنظيم دادخواست الزام به تنظيم سند رسمي عبارتند از:
مدارك شناسايي، شامل كارت ملي و شناسنامهارائه كردن قولنامه يا مدرك و توافقات خريدار و فروشندهابطال سند رسمي و اثبات مالكيتسند مالكيت، اسناد رهني، شرطي و ذمه اي، سند اجرايي، سند انتقال اجرايي، سند رسمي بيع (فروش مال در مقابل دريافت وجه نقد) يا اجاره و سند مالكيت معارض يا هر كدام از عقود و نظاير آن همگي جزء اسناد رسمي مي باشند كه در صورت بي اعتباري آن ها ذينفع حق دارد در دادگاه صالح نسبت به طرح دعواي ابطال سند رسمي اقدام نمايد و دادگاه ها وظيفه دارند به آن ها رسيدگي نمايند.
ابطال سند رسمي و اثبات مالكيت 
بطلان سند مي تواند به يكي از دلايل زير باشد:
سند طبق مقرّرات مربوطه صادر نشده باشد. گفتني است ابطال شناسنامه و ابطال اسناد مالكيت معارض از جمله مصاديق اين دعوا هستند.همچنين بي اعتباري سند مي تواند به دليل بطلان معامله باشد. مثل معامله اي كه سندش بيع مال مجهول است.مي تواند بطلان سند به دليل جعليت سند (جعل مادي) باشد.نكات كليدي براي ابطال سند رسمياكيداً توصيه مي كنم به مواردي كه در اين بخش ذكر مي كنم دقت كنيد. اگر دو سند مالكيت كلاً يا جزئاً از حيث حقوق ارتفاعي يا حدود ملك با يكديگر تعارض داشته و اين تعارض با نظر و رأي هيأت نظارت احراز گردد، سند مالكيتي كه ثبتش ديرتر انجام شده باشد سند مالكيت معارض خوانده مي شود.
بنابراين طبق قانون، سندي كه زودتر به ثبت رسيده، تا هنگامي كه از طريق حكم دادگاه باطل نشده باشد، معتبر تلقي شده و سندي كه بعد از آن به ثبت مي رسد، سند ثبت مؤخر خوانده مي شود و تا هنگامي كه دادگاه حكم به صحت آن نداده باشد، نامعتبر تلقي مي گردد.
همانطور كه در بالا نيز به آن اشاره كردم، سند مالكيت معارض نيز يكي از انواع سند رسمي است و ابطال آن بر عهده ادارات ثبت است.ادارات ثبت موظفند به محض اطلاع يافتن از صدور اين گونه اسناد، فوراً به موضوع آن رسيدگي كنند. صاحبان اين گونه اسناد نيز پس از اطلاع يافتن از موضوع تعارض، بايستي جهت تعيين و تكليف شدن و يا ارائه دادخواست ابطال سند رسمي (سند مالكيت معارض) به اداره ثبتي كه ملك در آن حوزه واقع شده است، مراجعه نمايند.
اما بپردازم به شرايط ابطال سند رسمي كه عبارتند از:
وجود سند مالكيت: سند مالكيت بايد در دست خوانده قرار داشته باشد.رعايت مقرّرات مرتبط با صدور سند: رعايت نكردن قانون جهت صدور سند به دو دسته تقسيم مي شوند كه عبارتند از:۱- عدم رعايت مقررات مرتبط با صدور سند۲- عدم رعايت مقررات مرتبط با تنظيم اسناد رسمي
در مواقعي كه دعاوي ابطال سند به علت عدم رعايت مقرّرات باشد كه مي تواند به طور سهوي يا عمدي ايجاد شده باشد، با طرح نمودن در دادگاه مي توان درخواست ابطال سند را نمود. با توجه به اين كه نحوه درخواست ابطال سند، نياز به تسلط و تخصص به قوانين موضوعه و مقرّرات جاريه و بخشنامه هاي ثبتي و آيين نامه ها دارد.
ضمن آن كه داشتن آگاهي كامل نسبت به رويه هاي دادگاه هاي بدوي، رويه هاي ادارات ثبت و تجديد نظر از مهم ترين موضوعات در زمينه ابطال سند است، با سپردن اين دسته از امور خود به بهترين وكيل دعاوي ملكي در تهران، هم در وقت و هزينه خود صرفه جويي كرده ايد و هم پرونده شما به بهترين صورت رسيدگي مي شود و اين يكي از بهترين گزينه هايي است كه هنگام ابطال سند مي توانيد از آن استفاده كنيد. خوشبختانه وكلاي ملكي كاركشته دادكوشا هم در كنار شما هستند.
شكل گيري دعاوي الزام به تحويل ملك و نكات مهم آنمواقعي كه خريدار مي تواند دادخواست مبتني بر الزام به تحويل ملك را به دادگاه بدهد عبارتند از:
در شرايطي كه ملك سند رسمي داشته باشد.در شرايطي كه ملك سند رسمي نداشته باشد، خريدار بايد پيش از هر چيز ابتدا دعواي الزام به تنظيم نمودن سند را پيش از الزام نمودن فروشنده به تحويل دادن ملك مطرح نمايد. در غير اين صورت دادگاه دادخواستش را رد خواهد كرد.پس خريدار هنگامي مي تواند دعواي الزام به تحويل دادن ملك را مطرح نمايد كه طبق قانون، ملك به وي منتقل شده و در دفاتر ثبت اسناد به ثبت رسيده باشد.
دقت داشته باشيد كه، فروشنده تنها در يك مورد خاص مي تواند از تحويل ملك خودداري نمايد و آن هم زماني است كه فروشنده ملك از حق حبس خويش استفاده نمايد.
حق حبس زماني استفاده مي شود كه هر كدام از طرفين دعوا بخواهند از حق خويش مبني بر تحويل ندادن ملك تا هنگام پرداخت پول يا پرداخت نكردن مبلغ توافق شده تا هنگام تحويل ملك استفاده نمايند.
بنابراين در حق حبس، چنانچه هريك از خريدار يا فروشنده ملك از پرداخت نكردن پول و يا تحويل دادن ملك امتناع ورزد، طرف مقابلش مي تواند تعهداتش را تا هنگام انجام تعهد طرفش انجام ندهد. در اين حالت، در صورتي كه طرفين نتوانند به نتيجه برسند كه چه كسي بايد اول تعهدش را انجام دهد، دادگاه بعد از رسيدگي و ارزيابي اظهاراتشان، هر دو طرف را به انجام وظايف و تعهداتشان ملزم مي نمايد.
الزام به تنظيم سند رسمي پيش فروشطبق قانون، قرارداد پيش فروش ساختمان بايستي به وسيله تنظيم سند رسمي پيش فروش ملك كه نزد دفاتر ثبت اسناد است با درج در اسناد مالكيت منعقد گردد.
الزام به تنظيم سند رسمي پيش فروش 
البته اگر از هر وكيل ملكي در تهران بپرسيد به شما خواهد گفت؛ كه اين الزام اگرچه قانوني است امّا در حال حاضر در تمام كشور اجرا نمي شود. تنها در بعضي شهرها امكان تنظيم اين سند وجود دارد.
اگر پيش خريدار بعد از انعقاد قرارداد بخواهد از اين الزام قانوني استفاده نمايد، بايستي دعواي الزام به تنظيم سند رسمي پيش فروش ملك را در دادگاه مطرح نمايد.
مدارك مورد نياز جهت تنظيم سند رسمي پيش فروش ملكمدارك لازم براي تنظيم سند رسمي پيش فروش ملك عبارتند از:
سند رسمي مالكيت، سند رسمي اجاره و قرارداد رسمي، مبني بر اين كه ملك مورد معامله بابت سرمايه گذاري كردن با حق فروش، به وسيله احداث بنا روي عرصه به شخص پيش فروشنده اختصاص پيدا كرده استپروانه ساخت تمام ساختمان و شناسنامه فني مستقل به ازاي هر واحدبيمه نامه اي مرتبط با مسئوليت موضوع ماده ۹ از قوانين پيش فروش آپارتمانگرفتن استعلام از اداره ثبت اسناد محل وقوع ملكگرفتن يك تأييديه از مهندس ساختمان مبني بر اتمام عمليات پي ساختمانفسخ قرارداد در دعاوي پيش فروشطبق قانون، در هنگام پيش فروش بايد، مشخصات ملك مورد معامله از جمله مساحت ملك، طبقه و شماره ثبت ملك ذكر گردد. همچنين ملحقات آپارتمان مثل اشتراك آب، برق، گاز، تلفن، پاركينگ و انباري نيز ذكر گردد.
مشخصات ساختمان نيز از مواردي است كه بايد ذكر شود. مثل نقشه، تعداد اتاق خواب ها، جنس مصالح از قبيل شير آلات، رنگ، سيم كشي، دستگيره درب ها، آيفون، كليد و پريز، كابينت، كولر، سرويس بهداشتي و …
بهاي ملك مورد نظر و چگونگي پرداختش نيز از مواردي است كه بايستي با دقت در قراردادهاي پيش فروش مطرح گردد. كاربر گرامي دقت كنيد كه، بهترين شيوه براي پرداخت، الزام خريدار ملك به پرداخت بخشي از بها طبق پيشرفت كار است. زمان پرداخت نيز در قرارداد مربوطه تعيين مي گردد.
با رسيدن پروسه ساخت به هر مرحله، خريدار بايستي اقساط خود را پرداخت نمايد. در غير اين صورت فروشنده مي تواند قرارداد را فسخ نمايد يا بر اساس روزهاي تأخير، تحويل دادن ملك را عقب بياندازد. همچنين در بعضي قراردادهاي مشاركت ضمن امضاء قرارداد اين شرط گذاشته مي شود كه سازنده ملك تا مدت مشخصي يا تا اتمام قرارداد حق ندارد اقدام به پيش فروش واحدهاي سهم خويش نمايد.
حال اگر سازنده با وجود اين شرط، اقدام به پيش فروش نمودن واحدهاي سهم خويش كند، مالك مي تواند قرارداد مشاركتشان را فسخ كند.مالك اوليه اين دعوا را به طرفيت پيش خريدار و پيش فروشنده مطرح مي نمايد. اگرچه پيش خريدار، با مالك اوليه ملك رابطه قراردادي ندارد ولي با توجه به اين كه پيش خريدار نيز يك طرف از قرارداد پيش فروش بوده، او نيز به عنوان خوانده قرار مي گيرد.
اين نكته را هم بايد اضافه كنم كه، در دادگاه موضوع ابطال قرارداد در دعاوي پيش فروش به علت فسخ قرارداد مشاركت مطرح مي شود.
فسخ قرارداد پيش فروش آپارتمان به دليل عدم پرداخت اقساط يا ثمن (بهاي) قرارداداقساطي بودن ثمن (بهاي) قرارداد از يك طرف باعث مي شود كه قدرت خريد در پيش خريداران افزايش يابد و از طرف ديگر، ممكن است پيش فروشنده ملك را با خطر پرداخت نكردن اقساط از طرف خريداران مواجه سازد.
فسخ قرارداد پيش فروش به دليل عدم پرداخت اقساط يا ثمن (بهاي) قرارداد 
لازم است اين را هم عرض كنم كه در قراردادهاي پيش فروش، هر دو طرف مي توانند وجه التزامي را بابت تأخير در پرداخت نمودن اقساط ملك پيش فروش قرار دهند. پيش فروشنده مي تواند در قرارداد شرط نمايد كه پرداخت نكردن به موقع ثمن (بهاي) قرارداد باعث فسخ قرارداد مي شود.
چنانچه پيش خريدار اقساط قرارداد را پرداخت نكند، پيش فروشنده بايستي اين موضوع را به دفترخانه تنظيم كننده سند پيش فروش شده اعلام نمايد. دفترخانه نيز بايد به پيش خريدار اخطار دهد كه ظرف مدت ۱ ماه اقساط معوقه را پرداخت نمايد. در غير اين صورت پيش فروشنده مي تواند قرارداد را فسخ نمايد.
فسخ قرارداد پيش فروش به دليل كسري (خلافي) مساحتبراساس قانون، اگر اختلاف متراژ صورت مجلس تفكيكي با متراژ نوشته شده در قرارداد تا ۵% باشد، هيچ كدام از طرفين قرارداد حق فسخ ندارند ولي اگر اين اختلاف از ۵% بيشتر باشد، پيش خريدار مي تواند قرارداد را فسخ كند (چه متراژ واقعي بيشتر و چه كمتر باشد).
اگر مساحت واقعي ملك كمتر از مقدار نوشته شده در قرارداد باشد ولي پيش خريدار قصد فسخ آن را نداشته باشد، فروشنده بايستي قيمت روز آن را به پيش خريدار بدهد. ولي اگر متراژ ملك بيشتر از متراژ نوشته شده در قرارداد باشد، خريدار بايستي قيمت نوشته شده در قرارداد را به فروشنده ملك بپردازد.
با توجه به هزينه بالاي ساخت و سازها در شرايط كنوني كشور و رشد پيش فروش املاك، بنده به شما كاربر گرامي توصيه مي كنم كه در صورت مواجهه با مشكل خلافي مساحت، حتماً با يك وكيل ملكي در تهران مشاوره كنيد.
گواهي پايان كار ساختمان و ارزش حقوقي آنواقعاً گواهي پايان كار ساختمان چه كاربردي دارد؟ گواهي پايان كار مدركي است كه پس از اتمام ساخت و ساز ملك صادر مي گردد. اضافه كنم كه اين گواهي براساس شناسنامه فني ملك صادر شده و افراد بايد در هنگام خريد ملك، به غير از پروانه ساختماني به گواهي پايان كار آن نيز توجه نمايند.
گواهي پايان كار نشان مي دهد كه بنا تخلّف ساختماني نداشته و طبق معيارهاي فني مهندسي و دقيقاً مورد تأييد شهرداري است.تا هنگامي كه از سوي شهرداري، گواهي پايان كار، صادر نشود، اداره ثبت اسناد نمي تواند صورت مجلس تفكيكي را تنظيم كند و تا هنگامي كه صورت مجلس تفكيكي تنظيم نشده باشد، امكان صادر شدن سند براي هريك از واحدها وجود نخواهد داشت.
براي صدور اين صورت مجلس، مالك بايستي بعد از اتمام عمليات ساختماني و گرفتن پايان كار، به دفاتر اسناد رسمي رفته و درخواست صدور آن را نمايد. شما بدون گواهي پايان كار، قانوناً نمي توانيد ملك را به شخص ديگري بفروشيد و اين يكي ديگر از كاركردهاي گواهي پايان كار است.
چنانچه بناي ساخته شده داراي تخلّف ساختماني باشد، پرونده ابتدا به كميسيون ماده ۱۰۰ فرستاده مي شود و اگر كميسيون رأي به پرداخت جريمه دهد، مالك بايستي جريمه را پرداخت كند تا بتواند براي ساختمان خود پايان كار اخذ نمايد.
مراحل اخذ پايان كار ساختمان براساس قوانين سال 1400امّا بپردازيم به مراحل اخذ پايان كار براساس جديدترين قوانين مربوطه. دوست گرامي از شما خواهش مي كنم به تك تك نكاتي كه ذكر مي كنم دقت كنيد تا از هرگونه مشاوره با وكيل متخصص امور ملكي در تهران  نيز به بي نياز شويد.
ابتدا مالك بايد مدارك مربوطه را آماده نمايد. اين مدارك عبارتند از:
اصل و كپي كارت ملي، شناسنامه، سند مالكيت، فيش عوارض نوسازي، فيش آب، برق، گاز، تلفن و پروانه ساختمانينقشه معماري ملكارائه كردن كارت سازهبراي ساختمان هاي نوساز، تأييديه استاندارد براي آسانسوراگر مالك فوت شده باشد، كپي مدارك شناسايي وراث و همچنين كپي انحصار وراثت الزامي استمراحل اخذ پايان كار بر اساس قوانين سال 1400 عبارتند از:
ارائه مدارك به شهرداريتكميل فرم مرتبط با اتمام كار ساختمان توسط مهندس ناظر ساختمانرفتن به بايگاني و اخذ پرونده شهرداري و اخذ نوبت بازديد ملكبازديد كارشناس شهرداري از ساختمان بنا شده و سپس ارائه گزارش به شهرداريصدور دستور محاسبه توسط مسئول فنيكنترل نمودن زير بناي ساختمان به وسيله مسئول محاسب شهرداريبررسي كسري پاركينگ و اضافه متراژ توسط مهندس محاسب شهرداري و سپس بررسي مجدد مسئول شهرسازيتكميل برگه گواهي پايان كار در بخش پروانه ساختمان شهرداريامضاء گواهي پايان كار توسط شهردار، معاون شهرسازي، پيش نويس گيرنده و محاسبپايان كار بايستي توسط دبيرخانه تاريخ، شماره و مهر زده شده باشدشرايط ارائه دادخواست الزام به فك رهنممكن است فردي ملكش را بابت گرفتن وام از بانك در رهن گذاشته باشد. چنانچه فرد وام گيرنده تمامي اقساط خود را پرداخت كرده باشد ولي طلبكار (بانك)، ملك مربوطه را فك رهن نكند، فرد وام گيرنده مي تواند دادخواست الزام به فك رهن ارائه نمايد.
حالت ديگر هنگامي است كه طبق قرارداد مشاركت، ملك مزبور در رهن بانك رفته و سازنده متعهد مي گردد كه براي فك رهن اقدام نمايد.
حالت سومي هم وجود دارد و آن هنگامي است كه فرد، ملك در رهن بانكش را از طريق مبايعه نامه به فرد ديگري فروخته و متعهد مي گردد كه تا هنگام تنظيم سند، ملكش را از رهن خارج سازد، اما در زمان مقرر اين كار را انجام نمي دهد. در اين مواقع نيز خريدار مي تواند دادخواست الزام به فك رهن ارائه نمايد.
نحوه اجراي حكم فك رهندر صورتي كه محكوم عليه (فردي كه حكم به ضرر او صادر شده است)، به مدت ۱۰ روز بعد از ابلاغ شدن اجراييه، از اجراي آن خودداري نمايد، طبق ماده ۴۷ از قانون، محكوم له (فردي كه حكم به نفع او صادر شده) مي تواند، توقيف و فروش اموال محكوم عليه را تقاضا نموده و با فروش اموال، فك رهن ملك انجام شود.
همچنين اگر محكوم له (فردي كه حكم به سود او صادر شده است) مبلغي را به عنوان ثمن (بهاي ملك مورد معامله) نزد خود داشته باشد كه به محكوم عليه (فردي كه حكم به ضرر او صادر شده است) تعلق داشته باشد، مي تواند بدون حكم جديد از آن مبلغ كسر نموده و هزينه هاي مرتبط با فك رهن ملك را پرداخت نمايد.
نكات كليدي در دعاوي الزام به فك رهندر اين بخش قصد دارم به برخي از مهم ترين نكات در دعاوي الزام به فك رهن اشاره كنم:
چنانچه شخصي طي قرارداد، متعهد به فك رهن شده باشد ولي در موعد مقرر اين كار را انجام ندهد، محكوم له (فردي كه حكم به نفع او صادر شده است) مي تواند قرارداد مربوطه را فسخ نمايد.اخذ پايان كار، خواسته فك رهن و دريافت صورت مجلس تفكيكي همگي داراي منشأ واحد بوده و مي توان همه آن ها را به طور همزمان در يك دادخواست مطرح نمود.نكات كليدي در دعاوي الزام به فك رهن 
بدانيد كه اداره ثبت اسناد، صورت مجلس تفكيكي را با استفاده از پايان كار ساختمان تهيه مي كند.
تفكيك به معناي كوچكتر كردن و تقسيم كردن مال به قطعات كوچكتر مي باشد. اين صورت مجلس براي املاكي كه به چند عدد واحد آپارتماني تبديل شده اند، بعد ازگرفتن پايان كار امكان پذير است.
بد نيست بدانيد براي مالكان زمين نيز امكان صدور اين صورت مجلس وجود دارد. در اين حالت، به پايان كار نيازي نيست و تنها از شهرداري، نقشه زمين مربوطه اخذ شده و ضميمه مي گردد.
اگر فردي پيش از طرح دعواي مربوط به فك رهن، اقدام به پرداخت بدهي مرتهن (رهن گيرنده) نمايد، امكان مراجعه به شخص محكوم و دريافت وجه پرداختي را ندارد.دادخواست مي تواند با استناد به قرارداد بيع باشد. بيع به معناي فروش مال در مقابل دريافت وجه نقد مي باشد. به اين صورت كه مالك كالا (فروشنده) ، مالكيت كالايش را در مقابل دريافت وجه نقد به طرف مقابل (خريدار) واگذار مي نمايد.چنانچه فردي نسبت به در رهن قرار داشتن ملك، شكايتي داشته و معتقد باشد سند رهني به طور غير قانوني ارائه شده، بايستي دادخواست ابطال سند را مطرح نموده و نيازي به طرح كردن دادخواست فك رهن نمي باشد.در مواقعي كه ملك با اجازه مرتهن (رهن گيرنده) به فروش مي رود و خريدار بعد از خريد، رضايت مرتهن را براي تنظيم نمودن سند جلب مي كند، ديگر به طرح دعوا نيازي نيست.قلع و قمع بناي غير مجازقلع و قمع بناي غير مجاز در تهران يكي ديگر از رايج ترين دعاوي ملكي است. در صورتي كه متصرف، بدون قرارداد يا مجوز، اقداماتي مثل كاشتن درخت يا ساخت بنا داشته باشد، ذي نفع مي تواند دادخواستي مبني بر قلع و قمع بناي غير مجاز را به دادگاه تقديم نمايد.
نكات مهم در دعاوي قلع و قمع بناي غير مجاز عبارتند از:
امكان طرح كردن دعواهايي مثل تصرف عدواني يا خلع يد وجود دارد.خلع يد چيست؟ عنوان دعوايي مي باشد كه مالك مال غير منقول مثل زمين، مغازه، خانه بر عليه متصرف غير قانوني اقامه كرده و از محكمه مي خواهد كه به اين كار پايان داده و ملكش را از تصرف خارج كرده و به او تحويل دهد.
نحوه طرح اين دعوي نيز به اين صورت است كه مالك با سند مالكيت خود به محكمه مراجعه نموده و با تنظيم كردن دادخواست و طرح كردن دعوي خلع يد، حق خويش را مطالبه مي نمايد.
تصرف عدواني به چه معناست؟ هر مالي اعم از منقول و يا غير منقول كه در اختيار و تصرف شخصي قرار دارد، بيانگر آن است كه آن مال به او تعلق دارد و مدعي بايستي براي تصرف و بدست آوردن آن به طرح اقامه دعوي بپردازد تا مراجع قضايي به نفع او حكم داده و وي را مالك حقيقي مال بشناسد.
بنابراين هيچ شخصي نمي تواند مالي را كه براي ديگري است با ستم و عدوان و با قدرت شخصي تصرف نمايد مگر در حالتي كه اين كار را به صورت قانوني انجام دهد. در غير اين حالت غاصب محسوب شده و تحت پيگرد قانوني قرار مي گيرد.
فردي كه باغي يا زميني را براي زمان مشخصي اجاره كرده تا در آن زراعت و .. نمايد، اگر فرد ثالثي بدون اجازه گرفتن از او به احداث بنا يا كاشت اقدام نمايد، مستأجر مي تواند در دادگاه درخواست قلع و قمع را ارائه دهد.اگر اعيان احداث شده ناشي از حق و حقوق زارعانه باشد، فرد نمي تواند در دادگاه درخواست قلع و قمع نمايد.فرد براي طرح اين دعوا بايد سند مالكيت داشته باشد.اگر خواهان اجازه غرس اشجار يا احداث بنا را داشته باشد، مستحق گرفتن اجرت المثل نيز مي باشد.مطالبه وجه التزام قراردادي و شرايط آنمنظور از مطالبه وجه التزام قراردادي اين است كه اگر بيع به هر دليلي انجام نشد، اين وجه به عنوان يك جريمه از سوي شخصي كه عدم انجام معامله به خاطر عمل اوست گرفته مي شود و به شخص ديگري تعلق مي گيرد.
مطالبه وجه التزام قراردادي و شرايط آن
وجه التزام در قولنامه به روش هاي زير مي تواند باشد:
در قولنامه ذكر مي گردد، چنانچه خريدار يا فروشنده از اجراي تعهداتشان امتناع نمايند، بايستي فلان وجه را به طرف مقابلشان بپردازند.يا اين كه در قولنامه ذكر مي شود كه در فلان تاريخ بايد طرفين در دفترخانه حضور يافته و سند تنظيم نمايند. در صورتي كه هريك از طرفين در دفترخانه، حضور نيابند، طرف ديگر بايستي وجهي را به عنوان جريمه به طرف مقابل پرداخته و تعهدش را انجام دهد.تذكر: دقت داشته باشيد كه وجه التزام قراردادي با ضرر و زيان هاي مرتبط با انجام ندادن تعهد فرق دارد. چنانچه در قراردادي وجهي براي تأخير در انجام دادن تعهد يا براي انجام ندادن آن مشخص نشده باشد، ما بايد به دنبال ضرر و زيان هاي انجام ندادن يا تأخير دادن برويم.
چرا كه وجه التزام مبلغي مشخص و مقطوع بوده و اگر طرفين به هر علتي آن را در قرارداد بيان نكنند بايستي به دادگاه مراجعه كرده و دادخواست مطالبه ضرر و زيان را ارائه نمايند.
با اين وجود متعاملان مي توانند تصريح كنند كه دريافت اين وجه جايگزين تعهد اصلي نبوده، بلكه با آن جمع مي شود. يعني متخلّف علاوه بر اجراي تعهد اصلي بايستي وجه التزام نيز پرداخت نمايد.
تفاوت اجور معوقه با اجرت المثل عين مستاجرهاجاره بهاي ملك به زماني كه مستأجر ملك را تصرف كرده مربوط مي شود و اجور معوقه همان اجاره به تأخير افتاده است. ولي گاهي اوقات با اتمام مهلت مقرر (مهلتي كه در قرارداد اجاره ذكر شده است) مستأجر به تصرفش ادامه مي دهد. در اين حالت مؤجر با توجه به قانون مي تواند به ازاي زمان تصرف، بعد از پايان قرارداد، از مستأجرش اجرت دريافت كند.
تعيين مبلغ اجرت المثل عين مستأجره ايام تصرف به عواملي بستگي دارد. گفتني است براي تعيين مبلغ آن بايستي با كارشناسان حقوقي مرتبط با آن مشورت نماييد.
روش قانوني مطالبه اجور معوقه و وصول آناگر مستأجر اجاره خود را پرداخت ننمايد، مؤجر مي تواند به اقامه شكايت براي مطالبه اجور معوقه بپردازد. در اين مواقع دادگاه بعد از كسر زيان هاي مؤجر و اجاره عقب افتاده از پول پيش مستأجر، باقيمانده پول را به مستأجر بر مي گرداند.
شيوه مطالبه اجرت المثل عين مستاجره و وصول آنچنانچه مستأجر پس از پايان يافتن مدت، ملك را با اجازه مالك در تصرف خويش داشته باشد، زماني بايستي اجرت المثل را به مالك بدهد كه از ملك استفاده كرده باشد. پس اگر مالك، اين اجرت المثل را درخواست كرده و مستأجر از پرداخت آن خودداري نمايد، مالك بايستي دادخواستي مبني بر مطالبه اجرت المثل را به دادگاه ارائه دهد.
دادگاه نيز بعد از رسيدگي به موضوع و استماع اظهارات دو طرف، در صورت مستحق تشخيص دادن مالك نسبت به اين پول، پرونده را به يك كارشناس رسمي دادگستري مي سپارد. كارشناس نيز با بررسي اجرت المثل ملك مزبور، با توجه به شرايط، موقعيت ملك و مقايسه آن با املاك مشابه، مبلغ اجرت المثل را براي زماني كه مستأجر ملك را تصرف كرده است، مشخص مي نمايد.
مراحل صدور دستور تخليه اماكن مسكوني و تجاري در صورت عدم تخليه مستاجرطبق قانون و پرونده هاي مشابهي كه در دادكوشا داشته ام، شوراي حل اختلاف مسئول رسيدگي به دعاوي مربوط به تخليه اماكن مسكوني است. چنانچه موعد اجاره نامه تمام شده باشد، شخص مي تواند براي گرفتن حكم تخليه به مركز قضايي مراجعه نمايد. البته بايستي در اجاره نامه، دو شاهد امضاء كرده باشند تا شورا به دادخواست رسيدگي نمايد.
مراحل صدور دستور تخليه اماكن مسكوني و تجاري در صورت عدم تخليه مستاجر 
بعد از قطعيت حكم، اجراي احكام رأي را به اجرا مي گذارد. طبق قانون، مستاجر ظرف ده روز بايد ملك را تخليه نمايد. در غير اين صورت اين كار توسط دادگاه و به وسيله ماموران كلانتري محل انجام مي گيرد.
در صورتي كه مستاجر وجهي را به مالك داده باشد، مؤجر بايستي وجه را به حساب مربوط به دادگستري واريز نمايد تا مستأجر بتواند پولش را دريافت كند.
در اينجا لازم مي دانم كه پيش از پرداختن به مراحل صدور تخليه اماكن تجاري، به يك نكته اشاره كنم و آن اين است كه دستور تخليه با حكم تخليه تفاوت دارد. در حالت كلي، روند تخليه مغازه با اخذ دستور تخليه سريعتر انجام مي گيرد.
اگر بعد از پايان زمان قرارداد ملك، مستاجر از تخليه مغازه تجاري خودداري نمايد، مالك مي تواند به غير از گرفتن حكم تخليه، ضرر و زيان مربوط به اين ايّام را هم از مستأجر مطالبه نمايد.
اگر قرارداد رسمي باشد، براي اخذ دستور تخليه مغازه، بايستي به اداره ثبت اسناد رفت و با تكميل نمودن فرم اجراييه، از دفتري كه در آن قرارداد استيجاري تنظيم شده است، درخواست صدور اجراييه كرد. سپس از سوي اداره ثبت اسناد دستور تخليه صادر شده و به مستاجر ظرف ۴۸ ساعت ابلاغ مي گردد و مستاجر نيز از زمان دريافت اين ابلاغيه، سه روز براي تخليه مغازه فرصت دارد.
در صورتي كه املاك تجاري به صورت سرقفلي اجاره داده شده باشند، در حوزه رسيدگي دادگاه مي باشد. در صورتي كه قرارداد استيجاري مشمول شرايطي كه گفتيم نباشد، مؤجر مي تواند براي گرفتن حكم تخليه مغازه اقدام نمايد.
اميدوارم هيچ وقت بين هيچ مالك و مستاجري شرايطي ايجاد نشود كه نياز به تخليه اجباري باشد.
شرايط صدور حكم دستور تخليه فوريدر صورتي كه بعد از اتمام مدت اجاره، مستاجر از تخليه ملك مورد اجاره امتناع ورزد، به خواست مؤجر حكم دستور تخليه فوري از مراجع رسيدگي كننده صادر مي شود.
اگر مدت اجاره به اتمام نرسيده باشد، بعد از تعيين وقت و در صورت بر حق بودن صاحب ملك و مطابقت خواسته او با قوانين و مقرّرات و قرارداد اجاره، حكم تخليه ملك صادر مي شود. اين را هم اضافه كنم كه حكم تخليه قابل اعتراض مي باشد.
شرايط طرح دعواي رفع تصرف عدوانيتصرف عدواني يعني تصرف در مال ديگري بدون اجازه قانون و مالك. در ايران، دعواي تصرف عدواني هم مي تواند مشمول دعواي كيفري باشد و هم مشمول دعواي حقوقي.
دوست عزيز به اين نكته هم دقت كنيد كه، براي تحقق تصرف عدواني، وجود سه شرط زير ضروري است:
سابقه تصرف قبلي خواهانتصرف بعدي خواهانتصرف بدون مجوزهاي قانونيبنابراين هرگاه فردي مالك ملكي باشد و شخص ديگري بدون داشتن مجوز قانوني ملك را تصرف نمايد، متصرف پيشين مي تواند به دادگاه مراجعه كرده و به طرح دعواي رفع تصرف عدواني بپردازد. البته اين كار با هدف پس گرفتن ملك انجام مي شود.
در رابطه با اين سؤال كه طرح دعواي رفع تصرف عدواني در چه شرايطي امكان پذير است؟ بايد گفت: خواهان دعوا فقط با اثبات تصرف قبلي مي توانند به طرح دعوا بر عليه متصرف عدواني اقدام نمايند و در اين راه به اثبات مالكيتشان نيازي ندارند.
البته مدت زماني كه خواهان، ملك را به تصرف خود در آورده است نيز بايد اندازه اي باشد كه وي متصرف شناخته شود. گفتني است اين زمان طبق عرف و نظر قاضي متفاوت است.
چنانچه متصرف عدواني، مالك واقعي ملك بوده باشد و براي گرفتن حق خويش، اقدام به اين كار كرده باشد، قانون به متصرف اين اجازه را داده است كه با طرح دعوا از دادگاه، رفع تصرف عدواني را درخواست نمايد.
فروش ملك مشاع در سال 1400طبق تجربه اي كه در حل پرونده هاي مختلف ملكي در دادكوشا داشته ام، معمولاً فروش املاك مشاع به علت تعدد مالكان و وجود اختلاف بين آن ها ممكن است كمي سخت باشد و حتي نسبت به ملكي كه تنها يك مالك دارد، كمي افت قيمت داشته باشد.
اما نكته اي كه بايد در اينجا بدان اشاره كنم اين است كه هر كدام از مالكان مشاع مي توانند بدون اجازه مالكان ديگر نسبت به سهم شان اقداماتي از قبيل اجاره و فروش را انجام دهند.
اگرچه به موجب قانون، فروش سهم مشاع ممكن است؛ اما هر نوع تصرف مادي در آن منوط به گرفتن اجازه از تمامي شركا مي باشد. اين را هم عرض كنم كه به علت وجود مشكلات در تصرفات مادي ملك مشاع، مالكين سعي بر خاتمه دادن وضعيت ملك مشاع داشته و مي خواهند ملك را از اين حالت خارج نمايند.
آشنايي با انواع دعاوي سرقفليدعاوي سرقفلي يكي از رايج ترين دعاوي ملكي در مراجع قضايي است. دعاوي مرتبط با سرقفلي با عناوين مختلفي در مراجع قضايي عنوان مي شوند. مثلاً دعاوي مطالبه حق سرقفلي، تجويز انتقال سرقفلي، تجويز تغيير دادن شغل در سرقفلي، تخليه سرقفلي از سوي مالك و …
انتقال سرقفليانتقال سرقفلي بدون رضايت مالك تخلف به حساب آمده و مالك مي تواند براي احقاق حق خود به دادگاه مراجعه نموده و با پرداخت نيمي از سرقفلي آن را تخليه نمايد.
البته راهكار ديگري نيز وجود دارد و آن اين است كه اگر مالك به انتقال سرقفلي رضايت نداد، شما مي توانيد به دادگاه رفته و مجوز انتقال سرقفلي را از آنجا بگيريد.
طرح دعواي تخليه سرقفلي به دليل تغيير شغلطبق قانون، در صورتي كه مكان كسب و پيشه براي شغل خاصي اجاره داده شده باشد و مستاجر بدون گرفتن رضايت از مؤجر، شغلش را تغيير دهد، مالك مي تواند به طرح دعواي تخليه سرقفلي بدون پرداختن حق كسب اقدام نمايد. مگر در حالتي كه شغل جديد مشابه شغل قبلي باشد.
چنانچه شغل جديد از نظر ضرري كه به ساختمان وارد مي نمايد، نسبت به شغل قبلي مضرتر باشد، ممكن است اين تغيير شغل نوعي تعدي و تفريط به حساب آيد. در اين مواقع مالك سرقفلي مي تواند به طرح دعواي تخليه سرقفلي اقدام نمايد.
طرح دعواي مطالبه حق كسب و پيشهطبق قانون، اگر مستاجر از حق و حقوق ذكر شده در قرارداد سرقفلي، تعدي يا تخلّف نكرده باشد ولي مؤجر تخليه ملكش را بخواهد، مستاجر مي تواند به طرح دعواي مطالبه حق كسب و پيشه اقدام نمايد. به خاطر داشته باشيد كه طرح دعواي مطالبه حق كسب و پيشه يك دعواي مالي به حساب آمده و در دادگاه محل ملك تجاري مطرح مي شود.
رسيدگي به دعاوي سرقفلي، در صلاحيت دادگاه عمومي حقوقي بوده و از صلاحيت شوراي حل اختلاف خارج است. بنابراين رسيدگي به دادخواست دعاوي مرتبط با سرقفلي بر عهده مراجع قضايي صالح است.
به عنوان يك وكيل ملكي در تهران بارها شاهد بوده ام كه بسياري از افراد به اشتباه دعواي خود را در مراجع قضايي غير صالح طرح مي كنند كه باعث رد شدن دعواي آن ها مي گردد.
تفاوت مفهوم سرقفلي و حق كسب و پيشهسرقفلي پولي است كه مالك در ابتداي زمان اجاره مي گيرد تا مكان را اجاره دهد. گفتني است اين پول به غير از مال الاجاره اي است كه مستاجر پرداخت مي كند.
اين در حالي است كه حق كسب و پيشه، حقي بوده كه به صورت تدريجي براي مستاجر بوجود مي آيد. يعني پس از اين كه مستاجر شروع به فعاليت كرد و اعتبار كسب كرد، حقي برايش بوجود مي آيد. به اين حق، حق كسب و پيشه مي گويند.
موارد از بين برنده حق سرقفليمواردي كه باعث از بين رفتن حق سرقفلي مي شوند عبارتند از:
يكي از مواردي كه حق سرقفلي را از بين مي برد انتقال به غير است. اگر فرد اقدام به انتقال سرقفلي كند، مالك مي تواند با پرداخت نيمي از حق سرقفلي به خريدار، محل سرقفلي را تخليه نمايد.مورد ديگري كه موجب از بين رفتن حقّ سرقفلي مي شود، تغيير شغل است. اگر در سند مربوط به سرقفلي، شغل خاصي قيد شده باشد و مالك سرقفلي بي آنكه از مالك رضايت گرفته باشد، تغيير شغل دهد، تمام حق قانوني او از بين رفته و مالك مي تواند بدون پرداخت وجهي ملك را تخليه نمايد.مورد ديگر زماني است كه صاحب سرقفلي يعني كسي كه حق كسب و تجارت دارد، نسبت به محل تفريط يا تعدي نمايد، حق سرقفلي او از بين رفته و مالك مي تواند بدون پرداخت وجهي ملك را تخليه نمايد.عدم پرداخت اجاره از ديگر اسباب تخليه سرقفلي است. صاحب سرقفلي بايد در مدّت ده روز از هر ماه نسبت به پرداخت اجاره اقدام نمايد. قانون هيچ گونه بهانه اي را براي پرداخت نكردن اجاره از سوي مستاجر نمي پذيرد. در اين مواقع، مالك بايد با ارسال اظهارنامه اي نسبت به درخواست آن اقدام نمايد. هرگاه پس از دو بار ارسال اظهارنامه، مستاجر براي بار سوم اجاره را به وقت پرداخت نكند، مالك مي تواند نسبت به تخليه ملك از طريق اداره ثبت يا دادگاه اقدام نمايد.شرايط تخليه سرقفليدر هنگام عقد قرارداد در مورد سرقفلي، مالك و مستاجر بايد با يكديگر توافقاتي را انجام دهند. اين توافقات به شيوه هاي زير انجام مي شود:
در هنگام عقد قرارداد، مالك و مستاجر بايد با يكديگر توافق نمايند كه مالك بايد هر ساله ملك را با يك نرخ اجاره متعارف سال جديد به مستاجر اجاره دهد. اگر با اتمام قرارداد، مالك از مستاجر بخواهد ملك را تحويل دهد، بايستي مبلغي را به عنوان حق تجارت به مستأجرش بپردازد.در زمان عقد قرارداد، مستاجر بايستي مبلغي را به مالك بپردازد. بنابراين در زمان تخليه سرقفلي مالك بايد ملك را بر اساس قيمت روز محاسبه نموده و به مستاجرش پرداخت نمايد.نكته اي كه در اينجا بايد به آن توجه نماييد اين است كه، هم قرارداد بايستي عنوان اجاره به خود داشته باشد و هم مستاجر بايستي مبلغ را با عنوان سرقفلي به مالك پرداخت نموده باشد.در زمان عقد قرارداد، دو طرف بايد توافق نمايند كه مالك بايستي تا هنگامي كه مستاجر قصد داشته باشد بماند، قرارداد را با همان قيمت قبلي تمديد نمايد. در اين صورت با اتمام قرارداد، در صورتي كه مالك تمايلي به تمديد قراردادش نداشته باشد، بايستي مبلغي را به مستاجر به عنوان سرقفلي بپردازد.در رابطه با اين سؤال كه درخواست تخليه ملك بايد به كدام مرجع تقديم شود؟ بايد عرض كنم: طبق قانون، چنانچه ملكتان مسكوني باشد، بايد به شوراي حل اختلاف و اگر قرارداد اجاره شما مربوط به املاك تجاري و سرقفلي باشد، بايستي به دادگاه مراجعه نماييد.
تشخيص ميزان و ارزش سرقفليميزان و ارزش سرقفلي به كيفيت ملك و موقعيت محل بستگي دارد. همچنين محاسبه ارزش سرقفلي به اراده و توافق مؤجر و مستاجر بستگي دارد. به اين شكل كه مالك ارزش سرقفلي را تعيين كرده و مستاجر نيز مي تواند اين مبلغ را پذيرفته يا از معامله مورد نظرش انصراف دهد. بنابراين در تعيين ارزش سرقفلي مستاجر هيچ گونه اختياري ندارد.
سرقفلي به چه كسي بايد پرداخت شود؟مبلغ سرقفلي فقط به مالك پرداخته مي شود. بنابراين رونق تجاري در تعيين مبلغش تأثيري نخواهد داشت.
شيوه انتقال ملكي كه سر قفلي آن به فرد ديگري تعلق داردسرقفلي به ۳ روش قضايي، قهري و اختياري منتقل مي گردد. زماني كه از سوي مقام قضايي حكم داده مي شود كه سرقفلي بايد انتقال يابد، در اين حالت، انتقال قضايي مي باشد.
در انتقال قهري، فردي فوت كرده و حقوق حاصل از حق كسب و پيشه به وراث شخص منتقل مي گردد. در انتقال اختياري نيز، سرقفلي با ميل مالك به شخص ديگري منتقل مي گردد.

مساعدت وكيل يكي از شيوه هاي اوليه تضمين حمايت از حقوق انساني

۱۲ بازديد

 مساعدت وكيل يكي از شيوه هاي اوليه تضمين حمايت از حقوق انساني متهمين به جرم كيفري مخصوصا حق دادرسي عادلانه است. حق داشتن وكيل و اعلام آن از زمان كشف جرم تا اجراي حم صادره از مهمترين تضمينات حقوقي دفاعي متهم است و در كليه مراحل مراحل دادرسي كيفري يك حق مسلم است كه براي متهم شناخته شده است. عبارت هايي مانند وكيل مهريه در اراك  آدرس وكيل خوب در اراك ، شماره تماس وكيل خوب در اراك ، حق الوكاله وكيل خوب در اراك كه جزء عبارت هاي پر جست و جو در اين زمينه در اينترنت هستند ، نشان مي دهند كه توجه و نياز مردم به يافتن وكيل خوب در اراك به چه ميزان است.

موسسه مهاجرتي تراست با درك نياز متقاضيان و براي رفاه آنها خدمات مشاورهاي خود را به صورت آنلاين ارائه ميكند. در ادامه مقاله اطلاعات كاملي در مورد وظايف وكيل ، دانش و مهارت مورد نياز يك وكيل و تعريف وكيل دادگستري براي كمك به شما در انتخاب وكيل مناسب ارائه خواهيم داد. وكيل نبايد احساسي رفتار كند و عمل سرزده از يك نفر را همانند مردم عادي به كل دادگستري تعميم دهد. طبق قوانين سنگين ترين مجازات براي جرايم مربوط به مواد مخدر بعد از اعدام , حبس بيش از 25 سال , جزاي نقدي بيش از يك ميليارد ريال و مصادره كل اموال و …

 

حقوق دفاعي متهم امروزه به عنوان يكي از اصول مهم در محاكمه منصفانه در اسناد بين المللي و منطقه اي و همچنين قوانين و مقررات كشورها مطرح و مورد حمايت واقع مي گردد.اين حق در اساسنامه دادگاه كيفري بين المللي نيز مورد توجه قرار گرفته و حقوقي از جمله فرض بيگناهي و حق داشتن وكيل مدافع و … وكلاي بين المللي معمولا در دو زمينه فعاليت مي كنند .

اگر در گير پرونده هاي بين المللي شده ايد اولين كار و بهترين كار انتخاب يك وكيل زبردست و متخصص در زمينه پرونده هاي حقوقي بين المللي مي باشد. با توجه به مطالب ياد شده حضور يك وكيل خبره و با تجربه يكي از ضروري ترين مسائل در دادرسي هاي كيفري بين المللي است و جز اساسي ترين حقوق متهمين و شاكيان در هر پرونده كيفري و يا حقوقي مي باشد. مثل تامين دليل يا تامين خواسته يا ارسال اظهارنامه كه عموماً اقدامات مستقلي نيستند اما ميتواند تاثير مثبت در دعواي اصلي بگذارند.

 

 

در صورتي كه شما از آن مجموعه اشخاصي هستيد كه دائما مي گوييد قصد داريم شكايت تنظيم كنيم و اطلاعي از دادخواست نداريد، وكيل عالي در اراك در اين خصوص مقاله اي را اماده كرده است كه با مطالعه ان قادر مي شويد از اين به بعد دادخواست را بجا و شكايت را هم به جاي خود استفاده كنيد . براي كسب اطلاعات بيشتر و همين طور دريافت مشاوره و مي توانيد با وكيل عالي در اراك مشورت كنيد. براي مشاهده اسامي بيشتر وكلاي پايه يك دادگستري اراك اينجا را كليك كنيد.

فلسفه تصويب اين قانون و تشكيل چنين دادگاه هايي در بدو امر اين بود كه برخي از دعاوي خاصي كه در ارتباط با خانواده هستند ، از صلاحيت دادگاه هاي عمومي خارج شده و در صلاحيت دادگاه خانواده قرار گيرند تا به صورت سريع تر ، با سهولت بيشتر و قضات متخصص در مورد آنها حكم صادر شود . به دليل وجود طيف گسترده اي از وكلاي متخصص خانواده در اراك، امكان ارزيابي توانمندي هاي وكلا بسيار مشكل خواهد بود.

 

در سامانه تخصصي دادسان، وكلاي خانواده متخصص و با تجربه براي ارائه خدمات در اصفهان حضور دارند. وكيل اصفهان آماده ي ارائه ي مشاوره حقوقي و پذيرفتن وكالت در تمامي مباحث ذكر شده مي باشد لذا شما حضور يكي از بهترين وكلاي اصفهان را تا دستيابي به موفقيت در پرونده حقوقي در كنار خود حس خواهيد كرد. با تجربه ترين وكلاي جنايي اصفهان آماده قبول وكالت و ارائه مشاورات حقوقي به شما هستند تنها كافي است با ما تماس حاصل فرماييد و بهترين وكيل جنايي اصفهان تا پايان پرونده شما همراهتان باشند. موسسه حقوقي دادكوشا با داشتن حرفه اي ترين وكلاي جنايي در اصفهان را به شما معرفي مي كند. موسسه حقوقي سازش گستران ايرانيان بهترين وكلاي بين المللي اصفهان را به شما عزيزان معرفي خواهند كرد. موسسه حقوقي سازش گستران ايرانيان با سال ها تجربه حرفه اي ترين وكلاي مواد مخدر اصفهان را به شما معرفي خواهند كرد. يك وكيل طلاق با تجربه به شما مي گويد كه چقدر احتمال دارد به آنچه كه در پرونده طلاق مي خواهيد دست يابيد. حق دفاع از مقدس ترين حقوق هر انساني است كه موجب تضمين حقوق و آزادي هاي فردي است.

بررسي چند‌و‌چون دعواي خلع يد از منظر قانوني

۱۲ بازديد

بررسي چند‌و‌چون دعواي خلع يد از منظر قانوني

دعواي خلع‌يد يكي از دعاوي مالكيت است كه بسيار هم در محاكم مطرح مي‌شود. براي آشنايي شما همراهان سايت مهداد در كافه قانون به بررسي قانوني اين دعوا و ابعاد مختلف آن مي‌پردازيم.

اين دعوا يكي از دعاوي متداول در دادسرا است كه نياز به بررسي قانوني دارد. به همين منظور از كارشناس اين حوزه دعوت كرديم تا در برنامه امروز ما حضور داشته باشند و به سوالاتمان پاسخ دهند. در ادامه سوالاتي كه از حضورشان پرسيديم را مي‌آوريم.

بسيار ممنون كه دعوت كافه قانون را پذيرفتيد و مهمان ما شديد.

به عنوان اولين سوال تعريف دعواي خلع يد را از منظر قانوني مي‌فرماييد؟

بنده هم از دعوت شما سپاسگزارم. دعواي خلع يد يكي از دعاوي است كه مربوط به مالكيت مي‌شود. به‌عبارت‌ديگر؛ دعوايي است كه مالك يك ملك غيرمنقول(مانند خانه، باغ يا زمين) به طرفيت متصرف غيرقانوني مال خود اقامه مي‌كند و مي‌خواهد كه روند تصرف غيرمجاز پايان يابد و ملك او را از تصرف متجاوز خارج كنند و تحويل او دهند. بر اين اساس سه ركن را براي اين دعوا برشمرده‌اند كه عبارتند از مالكيت خواهان، تصرف خوانده و همچنين غيرقانوني و غيرمجاز بودن تصرف كه اين موارد براي دعواي خلع يد بايد در دادگاه مشخص و محرز شود تا بتوان حكم داد.

دعواهاي ديگري هم وجود دارد كه ممكن است مشابه اين دعوا باشد و مراجعان هنگام مراجعه به دادگاه نتوانند تشخيص دهند كه كدام را بايد مطرح كنند و بعضا دعوا را اشتباه مطرح مي‌كنند و دادگاه هم دعوا را رد مي‌كند. راهكار شما در اين رابطه چيست؟

به مساله بسيار مهمي اشاره كرديد. ببينيد دعواهاي حوزه مالكيت بعضا شبيه هم هستند اما نمي‌شود يكي را به جاي ديگري مطرح كرد. چون ممكن است اركانِ كاملا متفاوتي داشته باشند و تنها در يك يا دو ويژگي مشابه هم باشند. به‌عنوان‌نمونه تخليه مربوط به رابطه استيجاري است؛ يعني مالك عليه مستاجر خود مي‌تواند دعواي تخليه را مطرح نمايد. همچنين در اين دعوا غيرمجاز و غيرقانوني بودن از ابتداي تصرف مستاجر نيست،بلكه در ادامه ايجاد مي‌شود؛ اما در خلع‌يد ممكن است غيرمجاز و غيرقانوني‌بودن تصرف، از ابتدا باشد. همچنين دعواي تصرف عدواني هم هست كه اصلا در آن مالكيت خواهان شرط نيست و صرفا بايد قبلاً متصرف بوده باشد. اما در دعواي خلع‌يد، مالكيت خواهان شرط است. براي اجراي آراي مربوط به دعاوي خلع يد، بايد حكم، قطعي شود.

با توجه به توضيحات شما يكسري ويژگي‌ها مختص دعواي خلع يد است. امكانش هست توضيح بيشتري بفرماييد؟

بله. علاوه بر مواردي كه عرض كردم، بايد بگويم دعواي خلع‌يد، دعوايي است كه ناشي از مالكيت و به‌عبارتي فرع بر مالكيت است و اين دعوا، مالي محسوب مي‌شود و بايد تقويم گردد. هزينه دادرسي كه خواهان مي‌پردازد، مبتني بر همين تقويم است كه بر اساس قيمت منطقه‌اي مال غيرمنقول مي‌باشد و جدول آن در دادگاه‌ها موجود است و خودشان محاسبه مي‌كنند. دعواي خلع‌يد در مورد مال غيرمنقول مطرح مي‌شود و در مورد اموال منقول، دعواي استرداد و يا تحويل و مانند آن طرح مي‌شود.

نحوه رسيدگي به دعواي خلع‌يد به چه صورتي است؟

دعواي خلع يد دعواي حقوقي و در صلاحيت دادگاه است و چون مربوط به مال غيرمنقول مي‌باشد، در صلاحيت شوراي حل اختلاف نيست حتي اگر تقويم خواسته بر اساس قيمت منطقه‌اي ملك، كمتر از ۲۰ ميليون تومان باشد. دادگاهي هم صالح به رسيدگي است كه در محل مال غيرمنقول وجود دارد.

يكسري دعاوي هم مرتبط با اين دعوا است؛ ‌مثل قلع و قمع، اجرت‌المثل و مطالبه خسارت كه همه مالي هستند و بايد تقويم (ارزش‌گذاري) شوند، هرچند خواهان آن را علي‌الحساب تقويم(ارزش‌گذاري)‌كرده باشد. بدين‌ترتيب هزينه دادرسي هر يك از اين دعاوي جداگانه محاسبه و گرفته مي‌شود.

نكته مهمي كه بايد مدنظر قرار بگيرد آنست كه دعاوي مرتبط اگر بعضي در صلاحيت دادگاه و برخي ديگر در صلاحيت شوراي حل اختلاف باشند، همه آنها با هم در دادگاه رسيدگي مي‌شوند؛ مثل دعاوي كه در بالا نام برده شد، اگر همراه با دعواي خلع يد مطرح شود با هم در دادگاه مطرح مي‌شوند.

وكيل فريبرز احمري فعال در زمينه كيفري، طلاق، مهريه به صورت آنلاين در شهر اراك فعاليت ميكند.

بايد بدانيم كه در اين دعاوي صرف عدم حضور خوانده دليل بر تصرف عدواني او نيست، بلكه خواهان بايد تصرف غيرمجاز او را اثبات نمايد. دفاع در اين دعاوي از جانب خواهان به چه صورتي است؟

ببينيد همانطور كه عرض كردم در دعواي خلع يد، مالكيت و احراز آن ركن اصلي دعوا محسوب مي‌شود. بنابراين بايد خواهان دليل مالكيت خويش را ارائه دهد. اين دليل مي‌تواند سند رسمي باشد كه بايد با پاسخ استعلام از اداره ثبت يكي باشد و يا اينكه حكم قطعي دادگاه مبني بر تنفيذ معامله و الزام به تنظيم سند را ارائه نمايد. اگر خواهان هيچ كدام از اين دلايل را نداشته باشد دعوايش رد مي‌شود و يا قرار عدم استماع صادر مي‌شود. اينكه در زمان طرح دعواي خلع يد، خوانده دعوا متصرف ملك باشد بسيار مهم است. يعني اگر مالك عليه دو نفر طرح دعوا كند كه يكي الان تصرف عدواني مي‌كند و يكي ديگر قبلا تصرف عدواني كرده بود، نسبت به كسي كه قبلا تصرف عدواني نموده،‌ رد دعوا صادر مي‌شود. با صدور قرار كارشناسي توسط دادگاه،‌ كارشناس ثبتي، ملكي را كه خواهان ادعا مي‌كند با سند مالكيت ارائه شده توسط او تطبيق مي‌دهد و همچنين محدوده تصرف عدواني خوانده را با تهيه نقشه و كروكي مشخص مي‌نمايد.

مالكيت خواهان چه مفروزي و چه مشاعي براي طرح دعواي خلع يد كافي است و اگر مالكيت، مشاعي باشد همين كه يكي از مالكان مشاعي طرح دعوا نمايد، كفايت مي‌كند و لازم نيست همه مالكان مشاعي با هم طرح دعوا كنند.

در مورد ملك مشاعي توضيحات مختصري را بيان نموديد. در مورد طرح دعواي خلع‌يد در اين املاك توضيح بيشتري مي‌فرماييد؟

بله حتما. در مورد خواهان گفتيم كه اگر يك نفر از مالكان مشاعي دعواي خلع يد طرح كند، كفايت مي‌كند و نيازي نيست كه تمام مالكان در دعوا شركت كنند. اگر كسي كه از او شكايت شده هم يكي از مالكان مشاعي باشد و بدون اجازه ساير شريكان، ملكي را تصرف كرده باشد، متصرف عدواني محسوب مي‌شود و خواهان كه يكي از مالكان مشاعي است، مي‌تواند خلع يد او را بخواهد.

اگر خواهان هم فقط مالك منفعت(مستاجر) باشد هم مي‌تواند بنابر قوانين موجر و مستاجر سال ۵۶ و ۷۶، دعواي خلع يد را طرح كند. در اينصورت سند عادي اجاره به‌عنوان دليل كافي است.

ممكن است تصرف، عدواني نباشد و ناشي از اشتباه باشد. در اينصورت هم حكم خلع يد صادر مي‌شود؟

خير. چنين نيست. اگر تصرف غير قانوني، ناشي از اشتباه باشد با ۴ شرط دادگاه حكم به پرداخت قيمت مي‌دهد: اولا نبايد تصرف عمدي باشد و بايد ناشي از اشتباه و سهو باشد. ثانيا اگر تصرف سهوي، منجر به احداث بنا شده باشد و خسارات وارده به مالك،‌ به تشخيص دادگاه نسبتا جزئي باشد و خوانده نيز قيمت زمين تصرف شده را طبق نظر كارشناس در حساب دادگستري وديعه بگذارد، حكم به پرداخت قيمت و اصلاح سند صادر مي‌شود. درحاليكه اگر يكي از اين شرايط توسط دادگاه احراز نشود، حكم به خلع يد و قلع و قمع بنا صادر مي‌شود.

براي اطلاعات بيشتر در مورد قانون به سايت دادكوشا مراجعه كنيد

همه چيز در مورد طلاق

۱۱ بازديد

رايج ترين روش انحلال عقد نكاح دائم، طلاق مي باشد. اين روش به اندازه اي عموميت دارد كه در ميان اكثريت مردم جامعه، طلاق تنها راه جدايي زن و مرد به حساب مي آيد. به همان ميزاني كه تشكيل خانواده سالم، منجر به استحكام روابط عاطفي و انساني مي شود و جامعه از آن بهره مند مي گردد، طلاق باعث ايجاد ضربه هاي روحي و از هم گسستن روابط اجتماعي شده و به جامعه آسيب مي رساند.

 

به دليل آثار منفي طلاق بر زوجين، فرزندانِ آن ها و ساير اعضاي خانواده، در فرآيند طلاق، الزامات حقوقي سخت گيرانه و محدوديت هايي در نظر گرفته شده است تا علاوه بر جلوگيري از آثار مخرب نامبرده، زوجين پس از ايجاد اختلافي اندك به طلاق روي نياورند و خانواده دچار فروپاشي نشود.

 

اين الزامات حقوقي سختگيرانه شامل نفقه، مهريه، حضانت فرزند يا فرزندان، زمان و نحوه ملاقات، جهيزيه، اجرت المثل و غيره مي باشد.

 

وكيل طلاق

در خصوص وضع قوانين مربوط به طلاق بايد همزمان دو جنبه متعارض موردتوجه قرار گرفته شود؛ از يك سو بايد به استواري روابط خانوادگي و بقاي خانواده توجه شود و از سوي ديگر اجبار به كنار هم نگه داشتن زن و مرد با وجود اختلافات و مشكلات جدي صحيح نمي باشد.

 

پس بايد ميان اين دو امر به نحوي تعادل ايجاد شود كه فرآيند طلاق نه آنقدر ساده باشد كه هيجانات روحي و لجبازي هاي بچگانه فورا منجر به طلاق و پايان رابطه زناشويي گردد و نه آنچنان سخت و دشوار كه زوجين سال هاي سال با اختلافاتي فراوان دست و پنجه نرم كنند ولي به طلاق روي نياورند.

 

اين موقعيت هنگامي پيچيده تر مي شود كه حق جدايي به صورت ناعادلانه ميان طرفين تقسيم شود، به نحوي كه يك طرف به راحتي بتواند جدا شده و از اين حق سو استفاده كند ولي طرف مقابل با وجود سختي و مشقت فراوان نتواند به ازدواج اشتباه خود پايان دهد.

 

در نتيجه قانون گذار سعي در تقسيم موارد تقاضاي طلاق به نحوي صحيح و عادله ميان زن و مرد داشته و در راستاي تحقق بخشيدن به اين امر تلاش فراوان ميكند.

 

در همين راستا همه ي افراد براي آگاهي از قوانين و شرايط طلاق نياز به كمك حقوقي داشته و كسب اطلاعات صحيح راجع به فرآيند طلاق و طي كردن مراحل قانوني آن بدون كمك حقوقي بسيار دشوار و آسيب زننده خواهد بود.

 

شما تصميم گرفتيد و فكر مي كنيد كه آماده طلاق هستيد، اما بعد بايد چه كار كنيد؟

شما بايد از نحوه ي اجراي روند طلاق به خوبي آگاه شويد. به طور كلي، طلاق يك اقدام خصمانه است و زوجين را مقابل يكديگر قرار مي دهد؛ مطالب زير جهت هدايت هرچه بهتر شما در اين فرآيند گردآوري شده است.

 

انواع طلاق در ايران

اين بخش شامل:

 

تقاضاي طلاق از جانب مرد

تقاضاي طلاق از جانب زن

طلاق توافقي

و ساير موارد مي باشد. طلاق فرايندي جدي و غالباً دردناك است كه نبايد به راحتي از آن گذشت، به ويژه اگر فرزندان درگير آن باشند.

 

وكيل طلاق براي كمك به همه ي كساني كه تصميم به طلاق گرفته و مي خواهند علاوه بر اطمينان از اين كه كاملا آگاهانه و هوشيارانه عمل ميكنند، كم ترين آسيب ممكن را از اين موضوع متحمل شوند؛ آماده ي خدمت رساني مي باشد.

 

به عنوان مثال اصول مربوط به حقوق شما در طلاق را براي شما توضيح مي دهند. از جمله اين حقوق مي توان به نفقه، مهريه و مسائل مربوط به حضانت فرزند اشاره كرد. همچنين عوامل مهمي كه بايد قبل از ثبت درخواست طلاق در نظر بگيريد را براي شما شرح مي دهد.

 

طلاق والدين

طلاق بدون وكيل

اگر شما و همسرتان تصميم گرفته ايد به ازدواج خود خاتمه بدهيد، اولين سوالي كه براي شما پيش مي آيد اين است كه آيا به وكيل طلاق احتياج داريد يا نه. خب جواب اين سوال ساده نيست و بستگي به شرايط شما دارد.

 

به عنوان يك قاعده كلي، هرچه براي حل شدن اين پرونده به خودتان اكتفا بكنيد، پروسه طلاق به كندي پيش مي رود. اما آيا به وكيل طلاق احتياج داريد؟ اطلاعات زير به شما كمك ميكند تا يك تصميم آگاهانه بگيريد.

 

اگر مي خواهيد مراحل طلاق خود را بدون حضور وكيل انجام بدهيد، بايد در رابطه با حقوق خود كاملا آگاه باشيد و اگر مي توانيد با همسرتان براي حل و فصل مسائل حقوقي همكاري كنيد. در اين شرايط ديگر نيازي به كمك وكيل نداريد. اين مسائل عبارت است از:

 

نفقه

مهريه

حضانت فرزند

پرونده طلاق در صورت مقاومت زوجين، پرونده اي طولاني است و بايد بسيار صبور باشيد؛ طلاق مشكلات خاص خود را دارد و خيلي از افراد حاضر نيستند بار اين مشكلات را به تنهايي به دوش بكشند پس به شما پيشنهاد ميكنيم در اين مسير از وكيل طلاق و يا مشاورين با تجربه كمك بگيريد.

 

وكيل طلاق

طلاق گرفتن چه مدارك ،شرايط و مراحلي دارد؟

در زندگي زناشويي به دلايل مختلف شرايطي پيش مي‌آيد كه ادامه آن براي زن و شوهر، غيرممكن مي‌شود با نگاهي گذرا به دادگاه خانواده ميبينيم كه روزانه زوج هاي زيادي براي طلاق به دادگاه مراجعه مي كنند. اما اكثرا به دليل عدم آشنايي با حقوق خود دچار مشكل شده و روند درخواست بسيار طولاني مي شود. در اين مرحله افراد ملزم به آشنايي با حقوق و قوانين مرتبط با اين موضوع مي شوند.

 

 

 

طلاق به تقاضاي مرد

طلاق به تقاضاي مرد

در فقه اماميه و نيز در حقوق ايران طلاق به دست شوهر بوده و او ميتواند هر وقت اراده كند چه ‌بسا بدون دليل موجه همسر خود را طلاق دهد. ماده اصلاحي ۱۱۳۳ قانون مدني بيان مي دارد: «مرد مي تواند با رعايت شرايط مقرر در اين قانون با مراجعه به دادگاه تقاضاي طلاق همسرش را بنمايد».

 

در قانون مدني شرايط خاصي براي اينكه مرد بتواند زنش را طلاق دهد، وجود ندارد و شرايطي مثل استفاده از صيغه طلاق، حضور دو مرد شاهد عادل در مجلس طلاق و استماع آنها و…موجب محدود شدن حق طلاق مرد نبوده و شرايط خاص فقط زماني پيش مي آيد كه زن در زمان عقد حق طلاق را از شوهر بگيرد يا بعد از ازدواج در قبال بخشش مهريه و يا با رضايت شوهر، اين حق را از آن خود كند. مردي كه مي خواهد همسر خود را طلاق دهد، بايد حق و حقوق مالي او را به صورت تمام و كمال پرداخت كند. تعيين تكليف حقوق مالي زوجه اعم از مهريه، جهيزيه، اجرت المثل ، نحله و… توسط دادگاه معين مي شوند.

 

طلاق به درخواست مرد چه شرايطي دارد؟

شرط مهمي كه در ماده ۱۱۳۳ مقرر شده است، لزوم مراجعه زوج به دادگاه است. البته اين شرط در گذشته نيز به موجب ماده واحده، اصلاح مقررات مربوط به طلاق مقرر شده بود. مطابق ماده ۲۴ قانون حمايت از خانواده «ثبت طلاق … در دفاتر رسمي ازدواج و طلاق حسب مورد پس از صدور گواهي عدم امكان سازش يا حكم مربوط از سوي دادگاه مجاز است».

 

در نتيجه اگر زوج بدون ثبت در دفاتر رسمي اقدام به طلاق نمايد، مرتكب جرم شده و به موجب ماده ۴۹ قانون حمايت از خانواده تحت پيگرد قانوني قرار مي گيرد. بنابراين مرد بايد طي دادخواستي به طرفيت همسرش از دادگاه تقاضاي صدور گواهي عدم امكان سازش را بنمايد.

 

براي صدور گواهي ذكر شده، دادگاه بايد ابتدا زوجين را به داوري ارجاع داده و سپس مشخص نمايد كه آيا طلاق ناشي از تخلفات زن يا سوء رفتار وي بوده يا دليل ديگري دارد و در نهايت تكليف حقوق مالي زن را مشخص كند.

 

ارجاع زوجين به داوري يا حكميت

ارجاع زوجين به داوري نشات گرفته از آيه ۳۵ سوره نساء است كه مي فرمايد: «هر گاه از جدايي بين زن و مرد بيم داريد، داوري از خانواده مرد و داوري از خانواده زن انتخاب كنيد تا در ميان آنان صلح و سازش برقرار كنند اگر آن دو به دنبال اصلاح باشند، خداوند ميانشان سازگاري ايجاد مي كند.»

 

قانون مدني درباره ي ارجاع به داوري سكوت كرده است. قانون حمايت از خانواده ۱۳۹۱ به شرح داوري پرداخته و در اين قانون ارجاع به داوري در طلاق هاي توافقي حذف شد. مطابق ماده ۲۷ قانون حمايت از خانواده، «در كليه موارد درخواست طلاق، به جز طلاق توافقي، دادگاه بايد به منظور ايجاد صلح و سازش موضوع را به داوري ارجاع كند. بنابراين در صورت تقاضاي طلاق توسط مرد، دادگاه قرار ارجاع داوري را صادر مي نمايد.»

 

مطابق ماده ۲۸ قانون حمايت از خانواده پس از صدور قرار ارجاع داوري، هر كدام از زن و شوهر وظيفه دارد طي يك هفته از تاريخ ابلاغ قرار مذكور، يك نفر از اقارب متأهل خود را با شرايط سني حداقل سي سال و آشنا به مسائل شرعي، خانوادگي و اجتماعي به دادگاه معرفي كند.

 

مطابق تبصره ۱ اين ماده، شرط تأهل نسبت به اقارب محرم زن تعديل شده و چنانچه آنها قبلا متأهل بوده ولي در حال حاضر به علت فوت همسر خود يا غير آن متأهل نباشند، تأهل قبلي كفايت مي كند. داوران موظف به تلاش براي آشتي‌دادن زوجين و منصرف كردن آنان از طلاق مي باشند. مطابق ماده ۱۴ آيين نامه اجرايي قانون حمايت از خانواده «داوران موظف اند با تشكيل جلسه يا جلسات متعدد با حضور زوجين و در صورت امتناع بدون حضور زوجين يا يكي از آنان در جهت رفع اختلاف و اصلاح ذات البين تلاش كنند و نتيجه را در مهلت مقرر به دادگاه اعلام نمايند.»

 

اين مدت طبق ماده ۱۳ آيين نامه اجرايي مذكور، توسط دادگاه تعيين مي شود و با درخواست داوران يا يكي از آنها و در صورت ضرورت، اين مهلت قابل تمديد توسط دادگاه مي باشد. مطابق ماده ۲۷ قانون حمايت از خانواده، دادگاه پس از دريافت نظر داوران، بايد راي خود را مطابق نظر آنان صادر نمايد و در صورت نپذيرفتن نظرآنان، بايد نظراتشان را با ذكر دليل رد كند.

 

طلاق ناشي از سوء رفتار زن

اختيار مرد در طلاق دادن همسر خود مشروط به ارتكاب تخلف يا سوء رفتار و كردار زن نمي باشد. هنگامي كه مرد تقاضاي طلاق كرده و زن با آن موافق نيست، دادگاه وارد اين بحث شود كه آيا زن سوء معاشرت داشته و در انجام وظايف زناشويي خود تخلفي انجام داده است يا خير. اين بحث در دو جا مطرح مي شود.

 

مطابق يكي از شروط ضمن عقد «هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نبوده و طبق نظر دادگاه تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري و سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، زوج موظف است تا نصف دارايي موجود خود را كه در ايام زناشويي با او به دست اورده يا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل كند».

 

دادگاه براي اعمال نمودن اين شرط ضمن عقد، بايد به بررسي حول اين محور بپردازد كه آيا طلاق ناشي از تخلفات زن يا سوء رفتار و اخلاق وي بوده است يا خير. دادگاه براي تشخيص اين امر مي تواند دو روش را مورد استفاده قرار دهد.

 

روش نخست: بهره مندي از نظريه داوران است. اگر داوران زن را متخلف بدانند يا برعكس بر تقصير مرد متفق القول باشند، مطابق ماده ۲۷ قانون حمايت از خانواده، دادگاه بايد طبق نظريه داوران اقدام به صدور رأي خود نموده و در غير اين صورت با دليل نظر ايشان را رد كند.

 

روش دوم‌: مطابق تبصره ماده ۱۹ قانون حمايت از خانواده مي باشد و آن ارجاع امر مذكور به يك مركز مشاوره ي خانواده است. در اين صورت مركز مشاوره بايد نظرات كارشناسي خود را مستندا و مستدلا به دادگاه ارائه داده و سپس دادگاه با ملاحظه ي نظريه كارشناسي مركز مشاوره حقوقي خانواده به تشخيص خود راي صادر مي كند.

 

مورد دوم: پرداخت «نحله» به زوجه است. مطابق بند (ب) تبصره ۶ قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، «هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و تقاضاي طلاق نيز ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، دادگاه با توجه به سنوات زندگي مشترك و نوع كارهايي كه زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالي زوج، مبلغي را از باب بخشش (نحله) براي زوجه تعيين مي نمايد».

 

در اين مورد نيز دادگاه بايد ابتدا به بررسي اين موضوع بپردازد كه آيا تقاضاي طلاق مرد ناشي از تخلف زن از وظايف زناشويي خود يا سوء اخلاق و رفتار وي مي باشد يا خير.

 

اگر تقاضاي طلاق مرد ناشي از تخلفات زن نباشد، دادگاه مي بايست مبلغ نحله را تعيين كرده و مرد را به پرداخت آن در حق زن محكوم كند.

 

پرداخت حقوق مالي زن

همان‌طور كه در مقدمه نيز به آن اشاره شد زوجين حقوق و تكاليفي را پس از جدايي و طلاق نسبت به يكديگر برعهده دارند. ازجمله حقوق مالي مي‌توان به مهريه، جهيزيه، نفقه، اجرت المثل، نحله و تنصيف أموال و دارايي ها اشاره كرد كه در صورت طلاق دادگاه بايد نسبت به آن‌ها تعيين تكليف نمايد. همچنين در خصوص حضانت و ملاقات فرزندان نيز بايد تصميم‌گيري شود.

 

شرط تنصيف دارايي در عقدنامه

نكته‌اي كه در خصوص طلاق به درخواست مرد بايد به آن توجه كرد اين است كه اگر مرد شرط تنصيف ( نصف دارايي ) كه در عقدنامه ذكر شده است را امضا كرده باشد، دادگاه مطابق با مفا‌د اين شرط بايد سهم زن از دارايي هاي شوهرش را تعيين نمايد.

 

مطابق اين شرط هر گاه طلاق بنا به درخواست زوجه نبوده ( تقاضاي طلاق از سوي مرد باشد ) و طلاق ناشي از سوء رفتار و سوء معاشرت يا تخلف زن از وظايف زناشويي نباشد، مرد بايد تا نصف دارايي كه بعد از عقد و در دوران زندگي مشترك بدست آورده است يا معادل آن را طبق نظر دادگاه به صورت بلاعوض به زوجه منتقل كند.

 

براي اجراي اين شرط و تعيين سهم زن از دارايي هاي شوهر دادگاه بايد به چند موضوع رسيدگي كند.

 

دادگاه بايد تشخيص دهد كه طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري خود يا سو معاشرت وي نبوده است. اگر مرد بتواند ثابت كند كه طلاق ناشي از موارد مذكور مي باشد، زن هيچ گونه حقي نسبت به دارايي هاي مرد نخواهد داشت.

 

در زمان طلاق ميزان دارايي هاي مرد بايد مشخص شوند. در اين صورت زن قادر به كمك به دادگاه براي تشخيص دارايي هاي مرد مي باشد؛ زيرا در هر حال اين موضوع بر عهده ي زن بوده و در واقع زوجه بايد ثابت كند كه دارايي هاي شوهر چقدر است.

 

مرد بايد ثابت كند كه ميزان دارايي او در زمان ازدواج با همسر خود چقدر بوده است. ( البته در اين خصوص بايد به تورم نيز توجه شود )

 

در شرط مزبور عبارت «تا نصف دارايي موجود» قيد شده است تا نمايانگر حداكثر تعهد مرد باشد، اما حداقل اين تعهد چه مقداري مي باشد؟

 

دو راه براي تعيين حداقل وجود دارد:

 

زن ميزان حداقل را مشخص نمايد كه نهايتا ميتواند تا نصف را معين كند.

دادگاه اين حداقل را معين نمايد؛ اگر قيد «طبق نظر دادگاه» در شرط مذكور به معادل آن برگردد يعني بنا بر نظر دادگاه امكان پرداخت معادل وجود دارد.

در اين حالت تعيين ميزان حداقل بر عهده دادگاه نبوده و زن ميتواند آن را (حداكثر) تا نصف معين نمايد. اما اگر قيد «طبق نظر دادگاه» به «تا نصف دارايي موجود» برگردد، در اين حالت دادگاه با توجه به مواردي از قبيل سال هاي زندگي مشترك، نقش زن در درآمد هاي شوهر، نوع كارهايي كه زن انجام داده است، مشاركت وي و اموال آن، اين حداقل را مشخص نمايد.

 

 

 

شرايط درخواست طلاق از طرف زن

طلاق به تقاضاي زن

برخلاف مرد كه مي‌تواند زن خود را با دليل يا بدون دليل طلاق دهد تقاضاي طلاق توسط زوجه بايد مستند به دلايل قانوني باشد. اين دلايل ابتدا توسط دادگاه احراز شده سپس دادگاه گواهي عدم امكان سازش صادر مي‌نمايد.

 

به عبارت ديگر زن در مواردي كه قانونگذار معين كرده است ميتواند تقاضاي طلاق كند و تقاضاي وي خارج از موارد رد خواهد شد تبصره ماده ۱۱۱۳ قانون مدني مقرر مي كند زن نيز مي تواند با وجود شرايط مقرر در مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ اين قانون از دادگاه تقاضاي كند.

 

در اين تبصره ۳ مورد براي طلاق زوجه پيش‌بيني شده است كه يك مورد (ماده ۱۰۲۹) سهواً از قلم افتاده است. بنابراين مواردي كه زن ميتواند تقاضاي طلاق كند به چهار دسته تقسيم مي‌شود:

 

مفقودالاثر شدن شوهر

عدم پرداخت نفقه

عسروحرج

وكالت در طلاق

كه در اين صورت طلاق به صورت توافقي انجام شده و طلاق خلع انجام شود. با اين توضيح كه زن از مسائل مالي خود صرف نظر نموده و مرد در ازاي آن طلاق را قبول كند.

 

همچنين اگر يكي از شروط ۱۲گانه (در ادامه مقاله قرار داده شده) ضمن عقد را داشته باشيد و يا با اثبات عسر و حرج زن به استناد ماده ۱۱۳۰ قانون مدني مي توانيد براي طلاق اقدام كنيد. بر عكس طلاق از طرف مرد، زن براي گرفتن طلاق بدون رضايت شوهر راهي سخت و طولاني در پيش دارد.

 

شروط دوازده گانه عقدنامه

همچنين اگر مرد شروط دوارده گانه زير را كه در عقدنامه ذكر شده اند را امضاء كرده باشد در صورت تحقق آن شرايط زن مي‌تواند تقاضاي طلاق نمايد.

 

عدم پرداخت نفقه يا عدم ايفاي حقوق واحب زن

سوء رفتار يا سوء معاشرت زوج

بيماري صعب العلاج

جنون زوج

اشتغال زوج به شغل منافي مصالح خانوادگي يا زن

محكوميت به حبس

اعتياد زوج

غيبت و يا ترك زندگي خانوادگي

محكوميت به جرائم حيثيتي

عقيم بودن شوهر

مفقود الأثر شدن شوهر

انتخاب همسر ديگر

البته لازم به ذكر است كه تمامي اين موارد نياز به اثبات دارند و درصورتي‌ كه زن نتواند تحقق اين شرايط را اثبات كند تقاضاي طلاق به نتيجه نخواهد رسيد. بنابراين براي رسيدن به نتيجه بهتر پيشنهاد مي‌شود كه دادخواست طلاق از طرف زوجه را وكيل طلاق كه داراي تجربه در دعاوي خانوادگي باشد مطرح نمايد.

 

 

 

طلاق توافقي و وكالتي

طلاق توافقي و وكالتي

يكي ديگر از انواع طلاق، طلاق توافقي مي باشد كه طي آن زوجين ضمن اين‌ كه هر دو خواهان جدايي هستند در خصوص امور مالي ازجمله مهريه، نفقه و…. همچنين حضانت و ملاقات فرزندان به توافق مي‌رسند.

 

زن مي تواند ضمن عقدنامه يا به‌ صورت جداگانه در دفتر اسناد رسمي از شوهر خود براي طلاق وكالت بلاعزل بگيرد. دراين‌ صورت زن مي‌تواند بدون حضور شوهر و طبق اختيارات مندرج در وكالت‌نامه با مراجعه به دادگاه تقاضاي طلاق كند. البته در اين مورد زوجه حتماً بايد از طرف شوهر، وكيل دادگستري انتخاب نمايد.

 

در طلاق توافقي زماني كه زوجين با عقد دائم تمايل به جدايي داشته باشند سر آغاز طلاق توافقي است. در اين خصوص آن ها بايد در زمينه مهريه، حضانت فرزندان و زمان و نحوه ملاقات، نفقه، جهيزيه و اجرت المثل به توافق رسيده باشند.

 

هر توافقي در اين موارد در حكم دادگاه منعكس مي شود و ضمانت اجرا خواهد داشت. در كشور ما مسئولان قضايي معتقدند كه بايد روند آن را طولاني كرد كه شايد از درصد طلاق در كشور كاسته شود. با توجه به اينكه متاركه و طلاق از دعاوي حقوقي هست و براي آن گرفتن وكيل الزامي نيست، ولي به طور مسلم گرفتن وكيل طلاق داراي مزاياي زيادي هست.

 

بسياري از اشخاص ممكن است به دليل سطح روابط عمومي پايين و يا حجب و حيا نتوانند در اين مراحل از حقوق خود دفاع كنند پس لازم است كه يك وكيل طلاق خوب آنها را در گرفتن حق ياري كند. هنگاميكه طرفين وكيل طلاق داشته باشند احتياجي به حضور در مراحل دادرسي دادگاه نيست.

 

بيشتر اشخاصي كه مي خواهند اقدام به جدايي كنند به مراجع قضايي نرفته اند و با مراحل آن هم آشنايي ندارند پس بهتر است براي پيشبرد پرونده خودشان از وكيل طلاق كمك بگيرند. و يا امكان دارد دو طرف دعوا به خاطر شغل و منصب خود نخواهند در مراجع قضايي حضور داشته باشند پس در اين صورت با استخدام وكيل طلاق اقدام به جدايي مي كنند.

 

شرايط طلاق توافقي

ساده ترين و كم دردسر ترين نوع طلاق ، طلاق توافقي است. در اين نوع طلاق شرايط خاصي موجود نيست فقط بايد در خصوص مسائل مالي و حضانت فرزندان، زن و شوهر با هم توافق كرده و در جلسات مشاوره نيز شركت كنند. در مواقعي هم كه زوجه دوشيزه باشد، براي مراجعه به دادگاه جهت اخذ حكم و ثبت طلاق نيازي به اذن پدر ندارد.

 

پس از صدور راي طلاق توافقي كه گواهي عدم امكان سازش ناميده مي شود زوجين 3 ماه فرصت دارند كه براي ثبت طلاق به دفتر خانه مراجعه كنند. تا قبل از صدور راي دادگاه هر كدام از زوجين پشيمان گردد راي مذكور صادر نمي شود اما پس از صدور راي طلاق توافقي اگر زوج (شوهر) پشيمان گردد امكان ثبت طلاق توافقي بدون حضور او يا وكيل طلاق توافقي (وكيل براي طلاق توافقي) در دفترخانه طلاق وجود ندارد مگر اين كه زن وكالت در طلاق از جانب شوهر داشته باشد.

 

اما در صورت پشيماني زن پس از صدور حكم طلاق توافقي، ماده قانون حمايت خانواده اين اجازه را به مرد و دفترخانه داده است كه بدون حضور زن طلاق توافقي ثبت گردد.

 

از آنجا كه حق طلاق با مرد مي باشد مشاوره با وكيل طلاق براي زوجه از اهميت بسيار بيشتري برخوردار است، چرا كه طلاق از طرف زن يكي از سخت ترين پرونده هاي خانوادگي در دادگاه ها است و در صورتي كه اقداماتي كه انجام مي دهيد طبق قانون و رويه محاكم خانواده نباشد و همچنين در صورتي كه در هنگام تنظيم دادخواست و لايحه شرايط قانوني را رعايت نكنيد با مشكلات متعددي مواجه خواهيد شد كه وقت، هزينه و انرژي زيادي را از شما تلف خواهد نمود. بنابراين بهتر است دادخواست طلاق از سوي زن با وكيل طلاق كه سالها تجربه در دعاوي خانوادگي دارد شروع شود و يا حداقل با وكيل طلاق مجرب مشورت شود.

 

 براي مشاوره در خصوص طلاق توافقي و مهريه ميتوانيد به وب سايت حقوقي دادكوشا مراجعه كنيد

 

وكيل طلاق

براي تقاضاي طلاق توافقي چه مداركي لازم است؟

زوجين با ارائه مدارك زير مي تواند نسبت به ثبت دادخواست اقدام كنند.

 

اصل و كپي عقد نامه يا رونوشت آن

اصل و كپي شناسنامه زوجين

اصل و كپي كارت ملي زوجين

توافق نامه مبني بر توافقات زوجين بر سر مهريه

گواهي بكارت از پزشكي قانوني (براي طلاق توافقي در دوران عقد)

گواهي عدم بارداري

مي‌توانند تقاضاي طلاق نمايد.

 

آيا تعيين داور و شركت در جلسات مشاوره در طلاق توافقي اجباري است؟

در طلاق توافقي زوجين به داوري ارجاع داده نمي‌شوند و صرفاً در جلسات مشاوره شركت مي‌كنند. پس از حضور در جلسات و ارائه نظر مشاور، قاضي گواهي عدم امكان سازش را صادر مي‌كند.

 

مدت اعتبار گواهي مذكورسه ماه است. بنابراين زوجين بايد ظرف سه ماه از تاريخ صدور گواهي عدم امكان سازش براي اجراي صيغه طلاق به دفاتر رسمي ازدواج و طلاق مراجعه كنند.

 

شايان ذكر است درصورت انتخاب وكيل، نيازي به حضور زوجين حتي در جلسات مشاوره نيست و طلاق در كوتاه‌ترين بازه زماني ممكن انجام خواهد شد.

 

مراحل قانوني تقاضاي طلاق

در طلاق به درخواست مرد وي مي‌تواند بدون دليل موجه و با ارائه مدارك مورد نياز ازجمله عقدنامه يا كپي مصدق آن، اصل شناسنامه و كارت ملي و با مراجعه به دفتر خدمات قضايي نسبت به ثبت دادخواست طلاق اقدام نمايد.

 

متعاقباً به يكي از شعب دادگاه خانواده ارجاع داده مي‌شوند. در اين نوع از طلاق دادگاه طرفين را براي ايجاد صلح و سازش به داوري ارجاع مي دهد .پس از صدور گواهي عدم امكان سازش با ارائه آن ظرف سه ماه به دفترخانه رسمي ازدواج و طلاق و پس از پرداخت مطالبات مالي زن ازجمله مهريه و نفقه و… يا توافق بر سر آن صيغه طلاق جاري مي شود.

 

آيا مي توان به حكم دادگاه در خصوص طلاق اعتراض كرد؟

بايد خاطرنشان كرد كه زن مي‌تواند نسبت به رأي دادگاه اعتراض (تجديدنظرخواهي) نمايد، مهلت اين اعتراض بيست روز از تاريخ صدور راي از دادگاه نخستين است. همچنين مي‌توان نسبت به رأيي كه از دادگاه تجديدنظر صادر مي شود در ديوان‌عالي كشور اعتراض كند.

 

در طلاق به درخواست زن پس از طي مراحل فوق و ارائه دلايل موجه و اثبات آن، دادگاه حكم الزام زوج به طلاق را صادر مي‌كند.

 

در طلاق توافقي به ارجاع به داوري و تعيين داور نيازي نيست. در اين نوع طلاق طرفين ابتدائاً بايد در سامانه تصميم ثبت‌نام نمايند و نسبت به انتخاب روز و مركز غربالگري اقدام كنند. در مركز مذكور پس از انجام اقدامات مورد نياز، براي انجام مشاوره به مراكز انتخابي معرفي مي‌شوند.

 

پس از انجام اين مراحل مشاور نظر خود را درخصوص دلايل عدم انصراف طرفين از طلاق ارائه مي‌دهد. سپس زوجين مي‌توانند با مراجعه به دفتر خدمات قضايي نسبت به ثبت دادخواست طلاق اقدام نمايند. پس از تعيين شعبه دادگاه، بايد در جلسه رسيدگي دادگاه حاضر شوند.

 

درصورتي كه حق تجديدنظر و فرجام‌خواهي را ساقط كرده باشند رأي دادگاه قطعي مي‌شود. براي اجراي صيغه طلاق و ثبت آن بايد به دفاتر رسمي ازدواج و طلاق مراجعه نمايند.

 

البته درصورتي كه زوجين وكيل انتخاب كرده باشند تمام مراحل بدون حضور زوجين و در كوتاه‌ترين زمان ممكن، انجام مي شود.

 

 

 

عدل ايرانيان

مراحل طلاق از كجا شروع مي شود؟

براي انجام طلاق توافقي در اولين قدم بايد به سامانه تصميم مراجعه نموده ، زوجين مشخصات خود را ثبت كرده و براي اخذ نوبت مشاوره اقدام مي نمايند سپس روز، ساعت و مركز مشاوره را در اين سامانه انتخاب مي كنند. همچنين

 

قاضي با بررسي نظر كارشناس مشاوره، اقدام به صدور گواهي عدم امكان سازش مي كند كه زوجين بايد اين گواهي را تا سه ماه از تاريخ صدور، به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق برده و اجراي صيغه طلاق و ثبت آن را تقاضا كنند. اگر طلاق توافقي نيست و اگر وكالت در طلاق(حق طلاق) از همسر نداريد بايد دادخواست طلاق از طرف زوجه به دادگاه خانواده تقديم كنيد. زوجه هم مي تواند در دادگاه خانواده شهري كه هم اكنون ساكن است و يا در دادگاه خانواده محل اقامت شوهر دادخواست بدهد.

 

براي شروع و ثبت مراحل طلاق زوجه بايستي از دفاتر خدمات الكترونيك قضايي دادخواست خود را ثبت كند و سپس به دادگاه خانواده فرستاده و ارجاع مي شود. در صورتي كه حكم دادگاه اول (بدوي) به ضرر آن ها باشد مي توانند نسبت به آن در فرصت 20 روزه تجديد نظر خواهي كنند. بديهي است كه پرونده پس از تبادل لوايح به دادگاه تجديد نظر استان فرستاده مي شود و در ادامه پس از صدور راي توسط شعبه دادگاه تجديد نظركه غالبا بدون حضور زوجين و تشكيل جلسه مي شود در مهلت 20 روزه هر كدام از طرفين كه راي به ضرر او باشد مي تواند فرجام خواهي كند.

 

در اين صورت پرونده به ديوان عالي كشور ارسال مي گردد كه ممكن است ديوان از راي دادگاه تجديد نظر نقص بگيرد و يا نقض كند و مجددا پرونده به دادگاه تجديد نظر اعاده شود كه در اين صورت پس از صدور حكم مجدد از سوي شعبه دادگاه تجديد نظر باز هم امكان فرجام خواهي مجدد مهيا است.

 

وكيل طلاق

راه هاي جلوگيري از طلاق

زن و شوهر بايد به حرف هاي هم گوش دهند و منظور همديگر را درك كنند. مهم اين است كه بتوانيم حرف هايمان را بزنيم، نه اين كه آن ها را به كرسي بنشانيم. كافي است همسرمان فقط به حرف هايمان گوش كند و منظور ما را درك كند و به انديشه هايه مان پي ببرد. موارد اختلاف بايد دقيقاً روشن شود.

 

بايد درباره آن ها توافق به عمل آيد. گاه تعريف و مشخص كردن مسائل دشوار است، بناربراين لازم است موارد به صورت مكتوب درآورده شود. زن و شوهر بايد بدانند كه كجا مي توانند كوتاه بيايند و كجا نمي توانند. در اين مرحله مي توانند از اختلافات موجود بهره برداري مثبت كنند و در جهت تغيير، تمايل نشان دهند تا به نتيجه اي برسند كه مورد توافق طرفين باشد. از يكديگر به دليل درايتي كه در حل مسائل نشان مي دهند سپاسگزاري كنند. براي رفع تك تك اختلافات، بايد تمرين هاي طولاني انجام دهند. بايد به خواسته هاي يكديگر توجه كنند و پس از مدتي، مجدداً به گفت و گو بپردازند.

با مراجعه به وبسايت وكيل فريبرز احمري ميتوانيد مشاوره دريافت كنيد